صلح در معنای بیشینهاش همه آن چیزهایی است که ما را به هم نزدیک میکند. ما امروزه نیاز به گفتوگو داریم، چرا که گفتوگو راه صلح است. در آیات قرآن نیز بر گفتوگو تاکید میشود. حضرت امیرالمومنین نیز در یکی از سخنان خود بیان کرده که برای شناخت یکدیگر باهم حرف بزنید. بنابراین گفتوگو یکی از مجاری صلح است و امام موسی صدر نیز با تاکید بر گفتوگو یکی از پرچمداران صلح است.
در ذیل بحث از صلح از مفاهیمی چون عشق، دوستی، محبت، تفاهم، اتحاد، همبستگی، مصالحه، آشتی، آرامش، آسایش، عدالت، آزادی، امنیت و صمیمیت نیز صحبت میشود. همچنین بین صلح، اصلاح و صلاح نیز نسبت و نزدیکی برقرار است و از نظر تبارشناسی همگی از یک ریشهاند. در معنای قرآنی «اصلاح کنید» به مفهوم برقراری صلح و مصالحه نزدیک است. صلاح را هم در قاموس قرآن به شایسته شدن و خوب شدن معنا کردهاند.
امام صدر در ردیف نواندیشندان دینی است که وظیفه تبلیغ اسلام رحمانی را بر عهده داشت. یکی از مهمترین تاکیدات و برنامههای او «صلح با ادیان دیگر» است. او این تاکید را از نص قرآن برداشت کرده است. نکته مهم اینجاست که امام صدر این برداشت و فهم دینی را در کشور لبنان عملیاتی کرد. او در بهار سال 1344 نخستین دور گفتوگوهای دینی اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین در موسسه فرهنگی دارالندوه لبنانیه به راه انداخت.
در زمان فعالیت امام موسی صدر در حوزههای شیعی بحث درباره پاک بودن یا نبودن اهل کتاب داغ بود. ارائه فتوای پاک بودن اهل کتاب، یکی از فتاوای شاذ در فقه شیعه بود که در عصر جدید آیتالله حکیم آن را صادر کرد، اما امام موسی صدر پیش از همه مراجع و در سن 30 سالگی فتوای پاک بودن اهل کتاب را در عمل بیان کرد. امام با حضور در محل کسب یک بستنی فروشی مسیحی و خوردن بستنی از دست او کار مهمی را انجام داد و در عمل ثابت کرد که اهل کتاب پاک هستند. میزان تاثیرگذاری این عمل بسیار بیشتر از نشستن در خانه و فتوا صادر کردن است. خداوند بنی آدم را کرامت داده و امام صدر نیز به این تفکر اعتقاد کامل دارد و ناپاک دانستن عدهای مخالف این کرامت است. این کار امام موسی صدر راه را برای صلح و گفتوگوی بیشتر و بهتر میان پیروان ادیان مختلف الهی باز کرد.
همچنین امام صدر سخنرانی مهمی در 19 فوریه 1975 برابر با 30 بهمن 1353 در قالب خطبه موعظه آغاز روزه کلیسای کبوشیین بیروت داشت و قصد داشت که از کشیشان مسیحی برای سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه دعوت کرد که متاسفانه آغاز جنگ داخلی این برنامه را به عقب انداخت. اگر این اتفاق در نماز جمعه رخ میداد، الگویی بسیار شگفتانگیز برای شیعیان ایجاد میشد.
امام صدر در سخنرانی کلیسای کبوشیین میگوید: «ما برای انسان گرد آمدهایم، انسانی که ادیان برای او آمدهاند.» در تفکر سنتی همیشه این باور وجود داشت که ما باید در خدمت دین باشیم و به دین بدهکاریم، اما امام صدر سخنی متفاوت را مطرح میکند. حضور امام صدر در کلیسا و محتوای این سخنرانی خود مبانی صلح است. امروزه نیز ما میتوانیم با این حرکات راه را برای گفتوگو باز کنیم.
در همین خطبه موعظه در کلیسای کبوشیین امام میگوید: «هم اندرزگو و هم اندرز پذیر هستم.» امام صدر با همین جمله راه گفتوگو را باز میکند. در گفتوگو، اصل شنیدن بسیار مهم است و ما معمولا نمیتوانیم گوش کنیم و بشنویم. ما فقط سخنرانی کردن را بلد هستیم. بنابراین امام موسی صدر بحث گفتوگوی بین ادیان را به طور جدی پیگیری کرد و در این راه موفق بود.
ما امروزه نتوانستهایم الگوی امام صدر را در کشور خود پیگیری کنیم، در ایران بارها کنفرانسهایی به نام وحدت و تقریب برگزار شده است، اما هنوز که هنوز است به اهل سنت اجازه داشتن یک مسجد در تهران را نمیدهند. این مساله نشان میدهد که ما به مبانی وحدت پایبند نیستیم و نمیتوانیم گفتوگو کنیم.