مستند «بزم رزم» به خوبی نمایش دهنده گفتوگوی سازندگان سرودهای انقلابی با شرایط مردم و وضعیت جنگ است.
در مستند سینمایی «بزم رزم» شاهد روند پویا و جذاب گفتوگو هستیم. گفتوگویی متفاوت از گفتوگو بین دو نفر. گفتوگویی اصیل و خلاقانه بین دو جریان اجتماعی، بین هنرمندان با زبان موسیقی و وقایع مربوط به جنگ و مردم و بین موسیقیدانان و حال و هوای مردم.
البته منظورم از گفتوگو، گفتوگوی فیلم با هنرمندان و نه آنچه در مورد عكسالعملهای مردم درباره ترانهها و آثار موسیقایی گفته میشد، نیست، بلکه منظور اين است كه هم مسئولان و هم هنرمندان در مورد احساسات و موانع برسر راه خود از دل سخن گفتند. همچنین مقصودم به سخن آمدن خود هنرمندان هم نيست که بر خلاف رسم انکه همیشه درمورد آنان سخن گفتنه میشد، این بار خود سخن گفتند.
البته وقتی کسی حاضر باشد از دل در مورد خود سخن بگوید، يكی از جنبههای لازم گفتوگو رعایت شده است. بنابراین هنرمندان باید خود سخن بگویند و نه آنکه صرفا دیگران درمورد آنان حرف بزنند.
منظور از این یادداشت بیش از هرچيز تاکید بر در هم تنيدگی قطعههای موسیقایی خلق شده و حال و هوای شورانگیز جامعه و مردم است: گفتوگوی سازندگان سرودها با شرایط مردم و وضعیت جنگ؛ گفتوگویی میان هنرمندان و جامعه که در تاثیر و تاثر متقابل به خلق آثار جاودان منتهی شد.
اگر کوتاهی و عدم هماهنگی مشاهده میشد نغه سر میداد که: «همراه شو عزیز» و هنگامیکه غم از دست دادن فرزندان رشید جانها را بیحس میکرد نوایی ملکوتی از شهر بلند میشد که: «کجایید ای شهیدان خدایی». این موارد سرودهایی نبودند که با سفارش و تقاضای کسی ساخته شده باشد، بلكه شور و حال و همچنین غم، درد و خوشحالی مردم بود كه مايه الهام هنرمندان میشد. گشودگی ذهن و گفتوگوی هنرمندان با دیدن حال و هوای جامعه که چون موج خروشان آرام نداشت، فوران میکرد و در این خروشیدن و در گفتوگو به ملودیهای موسيقی تبديل میشد.
سر زنده بودن يک هنرمند در فهم تب و تاب جريانات جاری در جامعه و همنوايی با آن است. رشادت سرداران، سربازان و مردم سرود ابتكار خودجوش مجاهدت اعجاب را در هنرمندان بیدار میکرد و آنان را به فغان میکشاند و نوای برآمده از هنرمندان روح رزمندگان و بستگان آنها را نوازش میداد و اين تاثيرگذاری و تاثيرپذيری متقابل موجب خلق آثار جاودانه میشد.
در روند گفتوگو طرفين همديگر را میفهمند و در ابراز آنچه در دل دارند، به هم مدد میرسانند و در اين ابراز واقعی از وضع موجود فراتر میروند و به خلق جديد میرسند. این به معنای با محیط و مردم گفتوگو کردن است. همدردی و احساس هم بستگی از درون به فوران میآمد و مخالفت بعضی جناحها نمیتوانست جلوی اين موج خروشان را بگيرد و تاثيرپذيری هنرمندان را مهار كند.
در اندرون من خسته دل ندانم چيست كه من خموشم و او در فغان است
فغانی كه هركدام از بزرگان موسيقی در این فيلم از آن سخن گفتند.