در ابتدا آدمی با حواس خود محیط را درک میکند و سپس، به تعامل با آنچه و آن کس میپردازد که در پیرامون اوست. ارتباط مفید و سازنده برای انسان هنگامی حاصل میشود که تعاملهای او با حداقلِ خطا رخ دهد؛ یعنی در یافتههای حواس او از حقیقت ارتباط، کمترین ناخالصی وجود داشته باشد. یکی از حواس و مهارتهای اولیه که به انسان فرصت ارتباط سازنده با دیگر مخلوقات را میدهد، حس شنیدن است.
نظریهپردازان دیالوگ برای معرفی مهارتهای گفتوگویی تقسیمبندیهای متفاوتی ارائه دادهاند. آنچه در بین آنها بارزتر به نظر میرسد، مهارت شنیدن است که گاهی با عنوان «هنر شنیدن» هم مطرح شده است. شنیدن در ظاهر از طریق گوش صورت میگیرد. صداها، واژهها و پیامها سوار بر امواج صوتی با سرعتی حدود ۳۴۳ متر در ثانیه به گوش شنونده میرسد. مفهوم آهنگ و موسیقی در صدای هر شخص اطلاعات بسیاری را متوجه شنونده میکند. گویشهای متفاوت بار معنایی متفاوتی را منتقل میکند. زبان بدن نیز میتواند موجب درک بیشتری در گیرندۀ پیام شود. شاید با تعلیق باورهای قبلی در ذهن، فهم بهتری از پیام مخاطب داشته باشیم. در گفتوگو برای فهمیدن شنیدهها، باید از ذهن مخاطب به موضوع توجه کرد و با چشمان او دید.
هفت رنگ موجود در رنگینکمان تنها بخش کوچکی از طیف امواجی است که امکان تشخیص آن برای ما میسر است. همانطور که چشمهای ما قادر به دیدن تمامی امواج موجود در طبیعت نیستند، گوشها نیز قادر به شنیدن و درک تمامی پیامهای موجود در عالم نیستند. جان انسانها با گشودگی و سیالتر شدن میتواند با دیگر مخلوقات عالم هستی ارتباط برقرار کند و در شنیدن پیامهای جاری توانمند گردد. در گلستان سعدی آمده است:
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند که ای روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی
شنیدن کار سادهای نیست. در گفتوگو وقتی مخاطب کسی هستیم، باید با تمام وجود به مخاطب در مسیر و محدودۀ موضوع گفتوگو توجه کنیم. برای فهمیدن شنیدهها باید احساسات و دیدگاههای او را درک کنیم. گویی باید با چشمان او ببینیم و با ذهن او موضوعات را متوجه شویم، اگرچه دیدگاهها و نظرهای ما متفاوت و مغایر با طرف مقابل باشد. با تمام شدن گفتههای مخاطب باید درک خود را از شنیدهها بازگو کنیم تا اگر برداشت ناصحیحی برای ما به وجود آمده است، تصحیح گردد. خوب شنیدن ما موجب میگردد تا طرف مقابل بهتر به گفتوگو ادامه دهد و این چنین گفتوگو ادامه مییابد.
با شنیدن، خوب گوش دادن یا نیوشیدن دیگری میتوان دنیایی رو به رشد و هماهنگتر با کاروان نظام هستی در پیش رو داشت.