کانون گفت‌وگو برای گسترش و ترویج دیالوگ فعالیت می‌کند.

مروری بر کارگاه‌های گفت‌وگو

فاطمه صدرعاملی، عضو هیئت مدیره کانون گفت‌وگو

در پی راه و روشی بودیم که فضایی را آماده سازد تا افراد بتوانند خود نسبت به نارسایی‌های گفت‌وگو آگاهی پیدا کنند. تجربیات علمی نشان می‌دهند مطلبی را که انسان خود با صرف انرژی به آن برسد، جزئی از وجود انسان می‌شود. از این رو در جست‌وجوی راه و روشی بودیم كه با به کارگیری آن آگاهی از فضیلت‌ها تنها در حد دانش نمانده بلكه بصورت مهارت درآید.

در حال حاضر گفت‌وگو و ارتباط واقعی بین انسان‌ها در ایران مبتنی بر ارزش‌های غریب‌مانده مانند صداقت، تواضع، احترام، تقوی و… است. باید برای متصف شدن به این صفت‌ها از جنبه کاربردی كوشش كرد. ارزش‌هایی که فعلا در روابط بین انسان‌ها حاكم هستند، بیشتر ارزش‌های مادی‌اند و با این ارزش‌های خدایی سرجنگ دارند.

مشكل فعلی جامعه عرضه عملی و عینی ارزش‌های والای انسانی و اسلامی است، چرا که آنها بیشتر در حد حرف باقی مانده‌اند و زمینه ملموسی كه بر آن اتكاء كنند، از دست داده‌اند. حتی دردمندانی كه پس از كوشش بسیار نیاز به آنها را با تمام وجود احساس كرده‌اند، نمی‌توانند برای دیگران آنچنان كه مفید باشد ترویج کنند، چرا كه این ترویج یا انتقالِ احساس این نیاز از طریق بیان و زبان است.

اكنون زبان موجود برای بیان این ارزش‌های مورد نظر، رسا نیست اما چگونه می‌توان آنها را بیان كرد؟ اینجاست كه تمامی وظیفه گفتار به كردار منتقل می‌شود و اصولا در هر جریان دگرگون كننده‌ای در اوضاع بحرانی، در هر جریانی كه میل به استقرار مبانی تازه یا به عبارت دیگر بازسازی ارزش‌های اصیل دارد، سهم و اثر كردار بیش از گفتار است. هیچگاه نمی‌توان ارزشی را كه در زندگی افراد یک جامعه مهجور مانده است و آثار و نتایج آن را نمی‌توان بطور ملموس و محسوس دید و نشان داد.

‌برای یافتن راه و روش مناسب برای گفت‌وگو و تفاهم واقعی از شناختی که از مباحث نظری بدست آورده‌‌ایم، استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال در نظریه «شناخت» به طور کلی سوال اصلی در مورد چگونگی شناخت انسان و معرفت او نسبت به دیگران و اشیای دور و بر اوست. در پدیدارشناسی برای شناختن اشیا، بایستی پرده‌هایی را که واقعیت اشیاء را پوشانده‌اند کنار زد و به سوی خود اشیاء رفت.

از خود سوال می‌کنیم چگونه می‌توان در عمل و به هنگام گفت‌وگو با دیگران، مطلب خود را به واقعیت نزدیک‌تر کرد و لایه‌هایی که واقعیت را پوشانده‌اند کنار زد. به عبارت دیگر شرایطی را مشخص کرد که رعایت آنها کیفیت شناخت و متعاقب آن کیفیت مطلبی را که در گفت‌وگو رد و بدل می‌شود، به واقعیت نزدیک کند.

شروط لازم برای گفت‌وگو

برای آنکه گفت‌وگو در مورد موضوعی بر باور گفت‌وگو کنندگان تاثیرگذار باشد، لازم است خود موضوع واقعی و شفاف باشد. برای این‌کار در جست‌وجوی راه‌های عملی مشخصی که قابل یادگیری و یاد گرفتن باشد، برآمده‌ایم. به عنوان مثال از افراد می‌خواهیم که در روند گفت‌وگو، سه شرط زیر را رعایت کنند:

1.       به تعلیق درآوردن ارزیابی‌ها و برداشت‌های خود به طور موقت.

2.       بر ساختار ذهن و بر شیوه نگرش خود نظارت داشتن.

3.       گشودگی و دارای ذهن باز بودن.

رعایت این سه شرط احتیاج به ممارست دارد و رعایت آنها فرد را به واقعیت موضوع سوق می‌دهد و لایه‌هایی را که ساختار ذهنی او برموضوع سایه افکنده است کنار می‌زند.

مهارت‌های دیگر نیز با استفاده از تجربیات علمی عرضه شده و هرکدام درصدد برقراری گفت‌وگو و ارتباط واقعی بین انسان‌ها هستند.

در کارگاه‌های گفت‌وگو چه می‌کنیم

در فضای کارگاه و به کمک فعالیت‌ها و تمرین‌ها و ایفای نقش، هم به اهمیت گوش دادن پی می‌بریم و باورمان می‌شود که برای ارتباط واقعی گوش دادن لازم است و هم متوجه خواهیم شد که احترام به دیگری (آن‌گونه که هست) و آنچه دیگری می‌گوید، همزیستی را مطلوب می‌کند.

این نوع کارگاه‌ها را می‌توان عرصه تجربه گفت‌وگو دانست. بدین معنی که تک‌تک افراد فرصت پیدا می‌کنند تا از طریق اجرای تمرین به افکار و مدل‌های ذهنی و رفتاری خود آگاهی پیدا کنند و بتوانند از این طریق خود را بهتر بشناسند و فرآیند گفت‌وگو را طوری بیش ببرند كه موانع فهم آنها شناخته شده و تفاهم حاصل شود.

مهارت‌های پیشنهادی در قالب تمرین ایفای نقش کارهای هنری و فعالیت‌های حرکتی مطرح می‌شود. محتوای تمرین‌ها و فعالیت‌های کارگاه‌ها بیشتر تجربیات و خاطرات خود افراد شرکت کننده است که برای توضیح و یادگیری مهارت‌ها به کمک گرفته می‌شود. از این طریق به هنگام گفت‌وگو هم خاطرات افراد مطرح شده و هم احساسات مربوط به آن خاطرات زنده می‌شود و هم ارزش‌های افراد قابلیت لمس شدن پیدا می‌کنند.

موضوعی که با همه ابعاد وجودی انسان متصل می‌شود، در حد موضوعی بیرونی باقی نمی‌ماند و جزیی از وجود و باور انسان می‌شود. وجوهی از هنر، مانند نقاشی، داستان گویی و داستان سرایی و مجسمه سازی که در بعضی از فعالیت‌های کارگاه‌‌ها وجود دارد، زمینه‌ای فراهم می‌کند که ابعادی از وجود انسان اجازه بروز پیدا کنند و این وجه بیرون ریخته از انسان می‌تواند به معنای خلاقیت باشد.

امکان بروز چنین جنبه‌هایی در فعالیت‌های دیگر انسان که در چارچوب مشخصی هستند، کمتر وجود دارد. این بروز به خودشناسی انسان کمک می‌کند و خودشناسی اطمینان نفس و باور در انسان بوجود می‌آورد.

ارائه مهارت‌ها از طریق کارگاه‌های گفت‌وگو تاثیری عمیق دارد. از حد آموزش كلاسیک كه در آن فقط ذهن افراد شركت كننده در كلاس به كار می‌افتد فراتر رفته و احساسات، تجربیات و ارزش‌ها و اعتقادات افراد شركت كننده را با مطلب ارائه شده سهیم می‌کند. از این طریق مطالب ارائه شده نه تنها صرفا بصورت دانستنی باقی نمانده، بلکه بر وجود انسان نیز تاثیر خود را خواهند گذاشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.