مردم جامعهای که در آن کسی از فقر میمیرد، از دیدگاه دین قاتلند
سومین نشست از سلسله نشستهای نجات گفتوگو؛ با عنوان امام موسی صدر، گفتوگو بهمثابه امید اجتماعی دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ با سخنرانی دکتر رسول رسولیپور در کانون گفتوگوی مؤسسۀ امام موسی صدر برگزار شد.
در این نشست دکتر رسولی پور ضمن تبریک میلاد حضرت مسیح و تسلیت به مناسب شهادت حضرت فاطمۀ زهرا (س)، سخنان خود را با قرائت آیۀ شریف قرآن و ابیاتی از دفتر ششم مثنوی مولانا آغاز کرد:
قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله انّ الله یغفر الذّنوب جمیعا (۵۳ زمر)
نیستم امیدوار از هیچ سو/ و آن کرم می گویدم لا تیاسوا
دائما خاقان ما کردست طو/ گوشمان را می کشد لا تقنطوا
گرچه ما زین ناامیدی در گویم/ چون صلا زد دست اندازان رویم
(دفتر ششم مثنوی- مولانا)
کلمه به عنوان ابزار گفت و گو
در ادامه ایشان به تبیین کلمۀ «گفتوگو» از دیدگاه امام موسی صدر پرداخت و گفت: در مقاله ای که با عنوان دین گفتوگویی امام موسی صدر آماده کردهام، از «کلمه» آغاز کردهایم. امام موسی صدر میگوید:
«”کلمه”، دستمایه گفتوگوست. گفتوگوها بر اساس تبادل کلمات شکل میگیرند و کلمه، جایگاهش در گفتوگوست. کلمه، معیار همگرایی و نیز ابزار گفتوگو و همکاری است.
کلمه رابطۀ مشخص و آشکار میان ابنای بشر است. انحراف کلمه یا بیمعنا شدن آن یا تطابق نداشتن آن با معنایش به طور کامل، روابط انسانی را در معرض خطر قرار میدهد و سلامت جامعه را از بین میبرد.
در بسیاری از آموزشهای اسلامی بر تکریم گفتارِ انسانی، به اعتبار آنکه جزئی از وجود اوست، تأکید شده است و به همین سبب، صیانت از سخن انسان را بر او واجب کرده است.» (صدر ۱۳۹۱، نای و نی، ج۱، ص۲۵۶)
امام موسی صدر همچنین در فصل سوم مبحث چهارم کتاب الإسلام و کرامه الانسان میگوید:
در بسیاری از آموزشهای اسلامی بر تكریم گفتارِ انسانی، به اعتبار آنكه جزئی از وجود اوست، تأكید شده. به همین سبب، صیانت از سخن انسان را بر او واجب كرده است. اسلام كلام سنجیده و پسندیده و قول سدید را كلید بهرهمندی از خیر و خوبی و دفع زشتی و شر بهشمار میآورد. خداوند در قرآن كریم میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا. یُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا.»
با این وجود، ایشان صرف سخن گفتن را هدف تلقی نمیکند و آن را در خدمت گرهگشایی میخواهد و گاهی گرهگشایی با سکوت ممکن است، نه سخن. امام صدر با استناد به میراث اسلامی در اینباره میگوید: بازار پروردگار ما اینگونه است؛ چه بسا یک کلمه راهگشا باشد. پیامبر(ص) به اصحابش میفرماید: “آیا راه بهشت را به شما نشان دهم؟ چند راه به آنان نشان میدهد: “حرفهای بیاموزید؛ دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید؛ از آنچه خداوند به شما بخشیده، در راه او انفاق کنید.” میگویند: ای رسول خدا، ما چیزی نداریم که انفاق کنیم؛ نه علمی داریم که به دیگران تعلیم دهیم و نه قدرتی داریم که مظلومی را یاری کنیم و ظالم را سر جای خود بنشانیم. پیامبر(ص) میفرماید: “حال که قدرت انفاق ندارید زبانتان را کنترل کنید و سکوت اختیار کنید.” (کلینی ۱۳۶۹، ج۲، ص۱۱۳) چه بازاری از این سودآورتر میخواهی؟ حرفی نزن و در مقابل، خدا به تو بهشت میدهد. (ضاهر، ج۱۱، صص ۲۹۸ تا ۳۰۴)
دین گفتوگویی
دکتر رسولیپور در ادامه جلسه گفت: أساساً دین امام موسی صدر دینی گفتوگویی (dialogical religion) است. منطق گفتوگویی در نقطۀ کانونی آرای امام موسی صدر قرار دارد. منظور از گفتوگو صرف همسخنی و یا تبادل آراء و آموزه ها نیست، بلکه نوعی همافزایی در حل یک معضل است؛ این معضل میتواند معضلی دینی در معنای تعارض باورها و عقاید، معضل و بنبست سیاسی، معضل نظامی و جنگ و خونریزی و یا معضل اقتصادی باشد. امام موسی صدر معتقد است «باید نگرش منحرفی که اهتمام به وضعیت محرومان را از امور سیاسی میشمارد و دخالت در آن را برای عالِم دین جایز نمیداند، اصلاح کرد.»
در کتابهای امام موسی صدر به دنبال «امید اجتماعی» میگشتم، چیزی نیافتم زیرا «امید اجتماعی» از اصطلاحات جدید است. ولی جملهای دیدم که بسیار تاثیرگذار است. در پایان کتاب عبادت یا عبودیت در سخنرانی «نادیده گرفتن درد مردم کفر و الحاد است» امام صدر میگوید: مردم جامعهای که در آن کسی از فقر میمیرد، از دیدگاه دین قاتلند.
برخلاف برخی عالمان و فقیهان دینی که رویکردی انحصارگرایانه به دین دارند و حقیقت را به تمامه تنها در نزد خودشان می بینند و در عمل به دینداری مناسکی -که به باورشان تضمین کنندۀ نجات در آخرت است- اکتفا می کنند و در هنگام مواجهه با چالشهای اساسی در زندگی بشری؛ چه در سطح جهانی، و چه حتی ملی و منطقهای، منفعلانه و دنیاگریزانه موضع میگیرند.
امام موسی صدر همۀ باورها، ارزشها، و دستورالعملهای دینی را در رویکردی الهی و شمولگرایانه به انسان و جهان، برای تعامل و همزیستی انسانها از هر مذهب و دین و در تلاش برای گرهگشایی گونههای مختلف معضلات اجتماعی معنا میکند. او با اتخاذ موضعی مسئولانه و فعال (ماعونی) میگوید: «کار دین آسان کردن وضع انسان و موفقیت او در زندگی است و نه منفعت و مصلحتی فراتر از آن».
امام موسی صدر در تفسیر سورۀ ماعون دو نوع دینداری را تعریف میکنند: دینداری مناسکی و دینداری ماعونی. در ترجمۀ انگلیسی آن به نظرم رسید که از دینداری religiosity responsive استفاده میکند. ما یک دینداری داریم که فقط به دنبال مناسک (rituals ) است یعنی ritualistic religiosity .
دینداری دیگری داریم که مسئولیتپذیر (responsive) است و اهمیت دینداری مسئولیتپذیر بیشتر است. گفتوگو در قاموس فکری امام موسی صدر به معنای مسئولیتپذیری است و دین گفتوگویی یعنی دینی که در قبال اتفاقات جامعه مسئولیتپذیر و پاسخگوست.
فرد و جامعه
دکتر رسولی پور در ادامه به بُعد اجتماعی موضوع سخنرانی خود پرداخت و گفت: جزوهای از امام موسی صدر در سنگال با عنوان الجانب الاجتماعی فی الإسلام (سنگال، ۱۹۶۷) موجود است که ایشان در آنجا میگوید:
«ابتدا باید به این پرسش پاسخ داد که چرا اسلام به مسائل اجتماعی اهتمام ویژه دارد و خود را درگیر امور اجتماعی میکند؟ آیا ممکن نیست که اسلام تمام همّ خود را با همه توان متوجه تعالیمی کند که در حوزه خاص ایمان و اخلاق و مسائل فردی است؟ آیا بهتر نیست که دین اسلام فقط به تربیت فرد بسنده کند بیآنکه در حوزه اجتماع دخالتی داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که اگر ما جویای حقیقت باشیم، درمییابیم که فرد جزءِ حقیقی جامعه است. او بهروشنی از جامعه تأثیر میپذیرد و بر جامعه نیز اثر میگذارد. آدمی، در تکوین خود، در زندگی، در فرهنگ خود، در برآوردنِ نیازهایش، در همه امور، جزئی از جامعه خویش است و از جامعه اثر میپذیرد. نمیتوان فرد را در کانون همه توجهات قرار داد، اما به اوضاع اجتماع بیتوجه بود و از آن غفلت ورزید. نمیتوان برای فرد و تربیت او برنامهریزی کرد و در عین حال، او را در جامعهای رها کرد که با تعالیم و برنامههای مذکور سنخیت و تناسبی ندارد. پس اگر بخواهیم فردْ صالح و مؤمن و شایسته باشد، غفلت از جامعه فرد به هیچ وجه مجاز نیست.»
امید
دکتر رسولی پور سخنان خود را در باب امید اینگونه ادامه داد و گفت: در یکی از دایرهالمعارفهای معتبر امید اینگونه تعریف شده است:
Hope: a desire for an outcome and a belief that the outcome’s occurring is at least possible
در این تعریف چند کلمه است که باید در مورد آن صحبت کنیم:
- desire : بخش روانشناختی امید است. امید یک میل و آرزو و خواستن و تمناست. آنهایی که آرزو ندارند، امید هم ندارند. کسانی که قوۀ خیال دارند، آرزو دارند؛ آنهایی که صورتهایی را از زیبایی و خوبی و کمال میسازند. از کلمۀ (Desire) میفهمیم که بخشی از امید به قوۀ خیال مربوط می شود.
- Belief: بخش معرفتشناختی امید است. امید صرف جنبۀ روانشناختی نیست. امید با آرزوی صرف فرق دارد. امید متعلق به ساحت هنری- معرفتی و روانی-شناختی است. به همین خاطر در این تعریف هم desire و هم belief وجود دارد. باید باور داشته باشیم. باور زمانی موجه است که دلیل و شاهدی برای وقوع داریم. اگر به هر چیزی بدون دلیل امید ببندیم، امید با خوشبینی در هم آمیخته می شود.
- او چهار متعلق امید را به شرح زیر نام برد:
- موضوعی مطلوب (برخلاف ترس)،
- در آینده (برخلاف لذّت)،
- همراه با دشواری (برخلاف آرزو)،
- احتمال رخ دادن (برخلاف ناامیدی).
- «امید» تنها به معنای پیش بینی آیندهای روشن نیست، بلکه تلاش برای یافتن آن نیز هست. افلاطون میگوید امید همان لذت آنی است.
- هنری دروش در کتاب sociology of hope میگوید باید حوزه ایدهها (logies) و نیروها (urgies) را از هم جدا کرد و جامعه شناسان نباید تنها به شناخت جامعه بپردازند بلکه باید به نیروهای کنش در جامعه نیز توجه کنند و از اینرو، اگر کسی میخواهد امیدوار باشد، کافی نیست که فقط تصویری آرمانی از جامعه و ایدهها داشته باشد، بلکه باید برای تحقق جامعۀ آرمانی کنش و تلاش داشته باشد و نیرو صرف کند.
- امید مقولهای دینی است و نه یک موضوع فلسفی یا سکولار. دین مجموعهای از باورها و مناسک و احکام نیست. دین باید نیرویی در فرد ایجاد کند که جامعۀ خود را متحول کند. دیندار یعنی فرد مسئولیتپذیر و پاسخگو. نشان مؤمن مسئولیتپذیری اوست و در اینجاست که جملۀ امام موسی صدر معنا مییابد که اگر در جامعهای فردی از فقر بمیرد ، همۀ افراد آن جامعه قاتلند. به این خاطر که همه مسئولند. امام موسی صدر هر دو وجه اخلاق و اعتقادات و هم اخلاق و مسئولیت را در دینش پیاده کرده است.
- امید نه تنها یک موضوع روانشناختی و جامعه شناختی، که یک موضوع هستی شناختی هم هست. امید در ذات و تار و پود جهان وجود دارد. در جهان خیری وجود دارد که همواره در کار است و راه خویش را پیش میبرد. ارنست بلوخ می گوید شکلگیری جوهری جهان سرشار از گرایش نه هنوز (not-yet) است. («الهیات طبیعت» تی هارد شاردن)
- فضیلت نزد رواقیون نه جستجوی امیال (امیدها) بلکه فائق آمدن بر آنهاست. هدف زندگی رسیدن به خوشبختی نیست بلکه دوری و اجتناب از آن است. سنکا مینویسد آدمی باید همواره در ثبات آرامش زندگی کند؛ تن به مخاطره نسپردن به معنای چیزی از دست ندادن است. لازمه این نوع زندگی آن است ما هم امید و هم نومیدی را کنار بگذاریم؛ دو وضعیتی که آشکارا ما را دستخوش هجوم زمان میکند. افلاطون همراه است اما ارسطو حامی مخاطره است.
- امید، توانایی ادراک شده برای در پیش گرفتن راههایی به جهت رسیدن به اهداف مطلوب است که تحقق آنها ممکن تلقی میشود؛ هرچند دشوار و با احتمال نه چندان زیاد باشد.
- اول توانایی ادارکشده که فرد به میزانی آن را در خود مییابد،
- دوم اهداف مطلوب است که هم ذهنی است و هم عینی
- و سوم ممکنتلقیکردن تحقق آنهاست.
- امید با یک اراده ذهنی و عینی همراه است یعنی هم نوعی جهتگیری ذهنی است و هم در کنش و رفتار افراد جامعه به سمت اهداف واقعبینانه نمود پیدا میکند. امید تصور و اراده برای حصول امر ممکن است.
- امید شیوهای از زندگی هدفمحور است؛ یعنی ما نمیتوانیم به طور کلی امیدوار یا به طور کلی ناامید باشیم؛ هدفی وجود دارد که امید در رابطه با آن به وجود میآید.
- امید حتماً با راهکار همراه است یعنی امید وقتی به وجود میآید که راهکار رسیدن به چیزی را بدانیم و این راهکار به اضافه اجماع خِرد جمعی، شدنی تلقی شود. اگر راهکار نباشد، صرفاً خوشخیالی یا خوشبینی نامیده میشود.
- امید همراه با عاملیت است یعنی کسی که امیدوار است عاملیت را چه به عنوان نیروی فردی و چه به عنوان نیروی جمعی، امکانپذیر میکند. درواقع نوعی کاربست معطوف به تغییر در آن نهفته است.
- امید همچنین محصول خطرپذیری است و کسی که امیدوار است، سطحی از خطرپذیری را تجربه میکند.
- امید محصول کار گروهی است یعنی امید در گروه خلق میشود. حتی در حیطه فردی نیز امید، به جامعهای که آن هدف را ارزش نهد، وصل میشود و دوم اینکه افراد انتظار و امید دارند که جامعه آنها را در مسیر اهداف خود همراهی کند.
- امید محصول به رسمیت شناختهشدن نیز هست. هرچقدر گروههایی به رسمیت شناخته میشوند، اراده معطوف به یک هدف در آنها افزایش مییابد که این مسأله باعث تلاش برای پیدا کردن راهکار میشود که در نهایت عاملیت آنها را افزایش میدهد.
بحران امیداجتماعی، هر نوع بحران در آگاهی و معرفت افراد نسبت به جایگاه خود در جامعه و از طرفی نگرانی از جایگاه خود است. در چنین وضعیتی افراد یا هدفگذاری نمیکنند و یا اگر هدفگذاری کنند، هدفگذاری مطلوبی نیست. درنتیجه افراد دست به تلاش نمیزنند که به موجب آن دچار تزلزل خواهند شد که این امر به نوبه خود، باعث کاهش حس مسئولیتپذیری و کاهش میل به پیشرفت و یا به طور کلی باعث از بین رفتن آن خواهد شد. در این وضعیت، گسست و شکاف جدی بین کنشگران اجتماعی از یک طرف و از طرف دیگر با کلیت نظام اجتماعی روی میدهد. در چنین شرایطی ناهنجاریها و آسیبها، فضای بروز و ظهور بیشتری مییابند.
Nat Turner: A Slave Rebellion in History and Memory. Oxford University Press, 2003. Kenneth S. Greenberg, ed., p. 278.
دکتر رسولیپور در بخش پایانی سخنرانی خود به دو موضوع دلایل ناامیدی و امید اجتماعی پرداخت و گفت:
دلایل ناامیدی
- سلطه و اقتدار، کمرنگ شدن همدلی، و زیست مشترک از دلایل ناامیدی است.
- اگر تصور کنیم که هیچ امیدی وجود ندارد، ضمانت کردهایم که هیچ امیدی نخواهد بود. (چامسکی)
امید اجتماعی
- اميد اجتماعي به لحاظ جامعه شناختي كمتر مورد مداقه قرار گرفته است. رورتي اولين بار اين مفهوم را ابداع كرد. رورتي، ريچارد (۱۳۸۴) فلسفه و اميد اجتماعي، ترجمه عبدالحسين آذرنگ و نگار نادر. تهران: نشر نی
- از منظر رورتي اميد اجتماعي تلاش و برنامه ريزي و همكاري افراد جامعه براي رسيدن به هدف است؛ خواه موفقيت كسب شود يا نشود. رورتي با طرح مفهوم اميد اجتماعي معتقد است: بشر به جايي رسيده است كه به جاي دلبستگي به پروژههاي عظيم تغيير اجتماعي بايد به اصلاح همين انسان خاكي و جامعه موجود بپردازد . البته نه براساس الگويي آرماني بلكه به اندازهاي كه بتواند زندگي شرافتمندانه را براي افراد فراهم آورد.
- آنچه که بحران امید اجتماعی را به وجود میآورد، بحران در آگاهی و معرفت افراد نسبت به جایگاه خود در جامعه است. اگر بحران امید اجتماعی به وجود آید، در چنین صورتی افراد یا هدفگذاری نمیکنند یا هدفگذاری مطلوبی نمیکنند. در واقع، جامعهای که باید اصلاح شود تبدیل به جامعۀ خشونتزدهای میشود که چون حکومت خشونت می ورزد ما نیز همین روش را انتخاب میکنیم.
- اميد، توانايي باور به اين است كه آينده به طور مطلوب از گذشته متفاوتتر و مطلوبتر است.
- اميد اجتماعي از فرافكني خوشبختي و آسايش به جهان ديگر اجتناب ميكند و بار ساختن آينده را بر دوش خود انسان ميگذارد. 154 Rorty, R. (2002) Hope and the Future, Peace Review. 14(2),
- مفهوم اميد اجتماعي از اينرو اهميت دارد كه مسؤليت واقعي ساخت جامعۀ بهتر را بر دوش افراد جامعه ميگذارد، افرادي كه در مييابند پيشرفت و توسعه، يک ايدۀ اتوپيايي غيرقابل دسترس نيست بلكه تنها با داشتن اميد به بهبود شرايط و تلاش در اين جهت مي توان به آن دست يافت.