آداب گفتوگو با بزرگان دیگر ادیان از نظر امام رضا (ع)
باب ۱۲ کتاب «عیون الاخبار الرضا» اثر شیخ صدوق شامل گفتوگو و مناظرههای علمی امام هشتم است و آداب گفتوگوی علمی را به ما میآموزد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون گفتوگو، «عیون الاخبار الرضا» اثر شیخ صدوق علیه الرحمه، کتابی حدیثی و یکی از مهمترین متون شیعه است که در ۶۹ باب تنظیم شده و محتوای آن ذکر احادیثی در فقه، اخلاق، سیره و کلام از حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) است. حجم عمدهای از این کتاب کلام خود حضرت امام هشتم است و باقی نیز احادیثی که ایشان از ائمه پیش از خود روایت کرده است.
باب ۱۲ تا ۱۵ این کتاب درباره گفتوگو و مناظره امام رضا(ع) با اصحاب علم و بزرگان ادیان دیگر است. روایت ابتدایی این باب، گفتار فوقالعادهای از امام است که میتوان آداب گفتوگوی علمی و دینی را از آن فرا گرفت. این روایت از حسن بن محمد نوفلی هاشمی نقل شده که به قول امام رضا از روشنفکران عراق بود.
آداب گفتوگوی علمی: شکل گیری بحث با یک مبنای مشترک
در این روایت ضمن اشاره به دعوت مامون از اصحاب مقالات و ارباب بحث از قبیل جاثلیق و راس الجالوت و سران ستارهپرستان و هربد اکبر و پیروان زردشت و نسطاس رومی و متکلمین، از چرایی دعوت مامون به این مناظره گفته میشود. امام رضا از نوفلی دلیل را میپرسد. نوفلی در جواب میگوید:«تصمیم دارد تا از این راه شما را آزمایش نماید و بشناسد پایه علمی شما تا چه اندازه است. بدیهی است اندیشه خود را بر پایهای سخت نااستوار بنیان ساخته است.» نوفلی در ادامه امام را از این گفتوگو بر حذر میدارد چرا که ارباب بحث در آن جلسه اهل مغلطه هستند، امام در پاسخ میگوید که «میترسی هرگاه با آنان سخن بگویم مرا رد کنند یا مجاب سازند؟»
در ادامه امام سخن مهمی را بیان میکند: «میخواهی بدانی چه موقع مامون از کار خود پشیمان خواهد شد؟ عرض کردم: آری. فرمود: آنگاه که متوجه شود که با اهل تورات به توراتشان و با اهل انجیل به انجیلشان و با اهل زبور به زبورشان و با صابئیها به آیین عبرانیشان و با هربذان به پارسیشان و با رومیان به زبان رومیشان و با ارباب بحث با لغات و اصطلاحات خاص خودشان سخن بگویم و آنگاه که دلیلهای هر یک را از پای درآوردم آن چنان که هرکس گفته خود را پس گرفته و به سخن من گراید.» (ص ۱۲۹)
این سخن که مراد از آن شروع گفتوگو بر یک مبنای مشترک است، به عنوان یکی از آداب گفتوگو در عصر حاضر معرفی شده است. حال ببینیم امام رضا در مناظرات خود چگونه این اصل را رعایت کرده است.
با مسیحی بر پایه انجیل گفتوگو میکرد
در شروع این مناظرات مامون از جاثلیق (ریاست مذهبی مسیحیان) میخواهد که با گفتوگو با حضرت رضا(ع) را آغاز کند. جاثلیق میگوید: «چگونه با شخصی به گفتوگو بپردازم که ادله خود را بر پایه کتابی استوار میدارد که من آن را قبول ندارم و بیاناتی را از پیغمبری اظهار میکند که من ایمان به او ندارم.» امام در پاسخ میگوید: «ای نصرانی هرگاه ادلهای را که برای اثبات مطلب خود بیان کنم بر پایه انجیل استوار باشد آیا به درستی بیانات من اعتراف خواهی کرد؟» جاثلیق میگوید: «بدیهی است که به درستی آنها اعتراف اقرار خواهم کرد گذشته از این مگر میتوانم حقایق انجیل را نادیده بگیرم؟» (ص 130)
در ادامه گفتوگو جاثلیق از حضرت رضا از عقیده ایشان درباره نبوت عیسی(ع) و کتاب انجیل میپرسد و امام نیز میفرمایند که به نبوت عیسی و کتاب او و بشاراتی که به مردم خود داده و اقاریر حواریها معتقد هستند و نبوت هرگونه عیسایی را که به نبوت حضرت محمد و کتاب او اقرار ننموده و پیروانش را از ظهور او اطلاع نداده، معتقد نیستند. جاثلیق درباره داوری این کلام حضرت دو شاهد عادل و غیرمسلمان میخواهد و امام کلام یوحنای دیلمی درباره حضرت محمد را که از حواریون بود و مسیح(ع) او را بیشتر از دیگر حواریها دوست داشت، بیان میکند. امام همچنین برای اثبات محکمتر کلام خود «سفر ثالث انجیل» را قرائت میکند.
امام رضا(ع) همچنین در ادامه بحث در نقد جنبه الوهیتی که مسیحیان به حضرت مسیح میدهند نیز ادلههای محکمی از انجیل و تورات را بیان کرد. این ادلهها در پاسخ به این سخن جاثلیق طرح شد که بیان کرد حضرت مسیح بدون واسطه به احیای مردگان پرداخت و کور و پیس را شفا داد و کسی که چنین کاری بکند پروردگاری است که باید مردم به بندگی او اقرار کنند. حضرت در جواب فرمود که الیسع پیامبری بود که بر روی آب راه میرفت و حزقیل پیغمبر نیز تعداد 1035 مرده شصت ساله را زنده کرد و حضرت ابراهیم نیز تعدادی از مرغان را پس از اینکه خود آنها را کشت زنده کرد و همه در انجیل و تورات درج شده، پس چرا به خدایی این پیغمبران اقرار نمیکنید؟ (ص 133)
گفتوگو با پیشوای یهودیان بر مبنای تورات و عهد عتیق
در بخش دیگری از این مناظرهها امام شروع به گفتوگو با راس الجالوت (پیشوای یهودیان) آن عصر کرد. راس الجالوت گفت: گوشزد میکنم پاسخ مسائل را جز از تورات یا انجیل یا زبور یا مطالبی که در صحف ابراهیم و موسی آمده از کتاب دیگر نپذیرم. امام در پاسخ فرمود: «بدیهی است ادلهای را برای اثبات بیانات خود اقامه میکنم که تورات از زبان موسی و انجیل از زبان عیسی و زبور از زبان داود ایراد کرده است.»
راس الجالوت در ادامه از حضرت رضا(ع) درخواست کرد تا نبوت حضرت محمد را از طریق متون یهودی اثبات کند. امام میفرمایند: «آیا میدانی که موسی بن عمران در ضمن سفارشاتی که به بنی اسرائیل فرمود اظهار داشت به زودی پیغمبری از برادران شما ظهور خواهد کرد، نبوت او را تصدیق کنید و گفتار او را بپذیرید. اینک آیا برای اسحاق که سرسلسله بنی اسرائیل است برادری جز اسماعیل سراغ داری و فرزندانی برای غیر اسماعیل و اسحاق در نظر گرفتهای؟» راس گفت: بدیهی است این اظهارات سخنان موسی است و ما آن را انکار نمیکنیم.
حضرت رضا فرمود: «بنابراین آیا پیغمبری جز محمد که از برادران بنی اسرائیل باشد ظهور کرده است؟» راس در پاسخ گفت: نه، در عین حال آرزومندم دلیلی برای اثبات این موضوع از تورات اقامه فرمایید.» امام پاسخ داد: «در تورات آمده که نوری از کوه طور سینا جلوهگر میشود و نیز از کوه ساعیر نوری ظاهر میشود و مردم را به نورانیت خود جلوهگر میسازد و از کوه فاران هم نوری هویدا شده که روشنگر حقایق الهی است.» (ص 138)
حضرت در ادامه از راس الجالوت پرسید: «آیا حیقوق پیغمبر را میشناسی؟» گفت: «آری کاملا از احوال او باخبرم.» فرمود: «به طوری که تورات هم اطلاع داده نامبرده خطاب به مردم خود گفت بیان خدا از طرف کوه فاران هویدا میگردد و آسمانها از تسبیح احمد و پیروان او مملو میگردد لشگریان او در دریا همانگونه حرکت میکنند که در صحرا راه میروند و آنگاه که بیتالمقدس روبه ویرانی گذارد کتاب تازهای برای ما میآورد.»
امام رضا(ع) بحث را اینگونه ادامه میدهد: «آیا اعتراف میکنی که این مطالب گفتار حیقوق است؟» در پاسخ گفت آری آنها اظهارات نامبرده است و ما هم انکاری نداریم. حضرت رضا فرمود: داود در ضمن درخواستهای خود عرضه میدارد پروردگارا برانگیزان آن کس که پس از فترت و نابسامانی، کار مردمان نیک تو را بپا دارد. از راس الجالوت پرسید: آیا پیغمبری به جز محمد سراغ داری که پس از دوران فترت آیین حق را احیا کرده باشد؟
راس گفت: آری این درخواست تمنای داود است و لیکن منظور او عیسی بن مریم بود نه محمد بن عبدالله. حضرت رضا(ع) فرمود: اشتباه کردی، عیسی سنت تازهای نیاورد بلکه با آیین موسی موافقت داشت و تا روزگاری که از میان مردم ناپدید شد آیین ویژهای از خود نیاورد.» (ص 139)
در ادامه این مناظرات نیز امام با دیگر طرفهای این گفتوگو و مناظره نیز بر اساس معتقدات خودشان بحث میکند. امام حتی با سلیمان مروزی که متکلم و فیلسوف برجستهای نیز بود بر اساس اصول علم کلام به گفتوگو مینشیند.
چرا امروز به مرور این شیوه ها نیاز داریم؟
همانگونه که در این مطالب مرور شد، میتوان از گفتوگوهای امام رضا آداب گفتوگو و مناظره را دریافت. اگر طرفهای بحث هرکدام تنها بر معتقدات و منابع مورد قبول خودشان پایفشاری کنند و منبع مشترکی را برای بحث قبول نداشته باشند، نه تنها هیچ بحث و گفتوگوی علمی رخ نمیدهد بلکه بازار تکفیر نیز داغ میشود.
وضعیت فعلی خاورمیانه نشان دهنده عدم شکلگیری گفتوگوهایی مانند گفتوگوهای امام رضاست. هرکدام از پیروان مذاهب گوناگون در خاورمیانه صرفا با استفاده از متون خود و بدون توجه به متون «دیگری» سعی در تکفیر داشته و قصد دارند در مسابقه تکفیر و خونریزی از دیگران سبقت بگیرند. علما و دانشمندان شیعی نیز باید به این موضوع مهم توجه کنند که گفتوگو با پیروان دیگر مذاهب آدابی دارد که باید آنها را رعایت کرد، آدابی که میتوان از متونی چون «عیون الاخبار الرضا» استخراج کرد.