تحولات «دیگری شناسی» در جهان مدرن
متنی که در ادامه میخوانید خلاصه ایست از مدخل «دیگری شناسی» کتاب «فرهنگ پسامدرن» تالیف دکتر عبدالکریم رشیدیان. «فرهنگ پسامدرن» را نشر نی منتشر کرده است.
در فلسفه مدرن رابطه «خود» و «دیگری» به صورت یک مساله فلسفی عمده مطرح میشود. موریس مرلوپونتی این مساله را اساسا غربی میداند. پدیدهشناسی هوسرل به عنوان فلسفهای «اگومحور» همه غیریتها را به خود تقلیل میدهد. لویناس با نقد دیدگاه هوسرل انحلال همه غیریتها در «خود» (اگو) را بنیان فلسفی رویکردی غیراخلاقی میداند. برای لویناس شرط اخلاق به رسمیت شناختن «دیگری» همچون موجودی قائم به ذات و تقلیل ناپذیر است. سارتر نیز با گسست از هوسرل در کتاب «هستی و نیستی» مینویسد: «ما دیگری را ملاقات میکنیم، او را تقویم (ارزیابی یا قیمت گذاری کردن) نمیکنیم.»
ژان فرانسوا لیوتار در کتاب «معارضه» در راستای اندیشه لویناسی تصویری سیاسیتر از رابطه میان خود و دیگری عرضه میکند. معارضه به مفهوم نزاعی است که هیچ قانون مورد پذیرش طرفین برای حل آن وجود ندارد. از این رو هیچ کلامی برای بیعدالتی و هیچ معیاری برای عدالت در دسترس نیست و این مسالهای لویناسی است. در اینجا با «رژیمهای گفتاری» ناهمسازی روبهرو هستیم که باید همانگونه که هستند و بدون کوشش در تحویل یا انحلال آنها به رسمیت شناخته شوند؛ اما فیلسوفان باید از رژیمهای گفتاری ستمدیدگاه جانبداری کنند و آنها را پژواک دهند.
بدینترتیب علیرغم دغدغههای مشابه، بر خلاف الگوی لویناس که گفتوگوست، الگوی لیوتار تریبونی برای توصیف امر سیاسی به عنوان نوعی جدالشناسی میان «خود» و «دیگری» است. در سالهای اخیر با ورود نظریهپردازان فمینیستی، زیست محیطی و فرهنگی به صحنه مفهوم «دیگری شناسی» ابعاد و زمینههای جدیدی یافته است؛ اما این مباحث دیرینه عمدتا بر اساس دو ترس متقابل سازمان یافته است: این ترس که دیگریِ از قبل تقویم شده خود را خرد کند و این ترس که «خودِ» تقویم کننده «دیگری» را جذب یا منحل کند.
فیلیپ فونتن در کتاب «مساله دیگری» مینویسد: «پس هنگامی که میگویم «من» نه تنها خودیتام را طلب میکنم، بلکه غیریتام و به رسمیت شناخته شدن این غیریت را نیز از سوی دیگران انتظار دارم. پس این غیریت، غیریت یک موناد (جوهر) در بسته در درونبودگیاش نیست، بلکه غیریت آزادیهایی است که میخواهند همانطور که هستند به رسمیت شناخته شوند نه در جدالی از آنگونه که پیروزیشان در شکستشان باشد، بلکه در گفتوگویی که هرکس دیگری را به مرتبه یک مخاطب و همگوهر ارتقا میدهد با این دغدغه که انسانیت مشترکشان را به رسمیت بشناسند.»