درخت زندگی، فیلمی درباره زندگی، هستی و ارتباط با انسانها
ترنس مالیک در فیلم «درخت زندگی» خود به کمک طبیعت به فلسفهورزی پیرامون زندگی و هستی و ارتباط انسانها میپردازد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی کانون گفتوگو، فیلم «درخت زندگی» ساخته ترنس مالیک، کارگردان سینمای آمریکا و استاد فلسفه دانشگاه امآیتی است. فیلمنامه این اثر را نیز خود ترنس مالیک نوشته است.
«درخت زندگی» که شان پن، برد پیت، جسیکا چستین، کری مچت، جوآنا گوئینگ، جکسون هرست، فیونا شاو و… در آن به ایفای نقش پرداختهاند، در سال ۲۰۱۱ برنده نخل طلای جشنواره کن فرانسه شد. خط سیر اصلی فیلم نگاه و تفکر مردی میانسال به زندگی و هستی است که با مرور خاطرات دوران کودکیاش از دهه ۵۰ در تگزاس شکل میگیرد.
فیلم با جملهای از «کتاب ایوب نبی» از عهد عتیق شروع میشود: «آنگاه که زمین را بنیان نهادم، کجا بودی… آنگاه که ستارگان صبح باهم سرود خواندند و پسران خدا همگی فریاد شادی سردادند.» همین روایت با فیلمبرداری خیره کننده سکانس نخستین و پلانهایی که روی تک تک اجزای درون آن کار شده و فلاشبکهای تاثیرگذار به گذشته به مخاطب میفهماند که با یک اثر متمایزی از جریان معمول فیلمسازی در هالیوود روبهروست. در این فیلم یکی از فلاشبکها مخاطب را به میلیاردها سال قبل یعنی آغاز خلقت طبیعت، انفجار بزرگ و در ادامه خلقت دایناسورها و عروسهای دریایی میبرد. در مجموع میتوان گفت که این فیلم درباره زندگی و خلقت است.
مالیک در این فیلم خانواده اوبرین و سه فرزند این خانواده را در دهه ۵۰ روایت میکند. پدر خانواده آقای اوبرین که نقش آن را برد پیت بازی میکند، مردی افسرده و دلزده از روزگار است. فشار زندگی که محصول اجتماع است، باعث میشود تا اوبرین به فرزندانش بیاعتمادی به دیگران و تقلیل احساساتشان را بیاموزد. همسرش، خانم اوبرین، با بازی جسیکا چستین شخصیتی درست عکس او دارد.
خانم اوبرین به عشق و خوبی اعتقاد دارد و به فرزندانش آموزش میدهد تا همه مسائل روزمره را به فال نیک بگیرند. خانم اوبرین با توجه به آموزههای غلط پدر فرزندانش به هر نحوی قصد دارد تا از فرزندانش، مردانی خوش قلب و مفید برای جامعه بسازد. در بطن این کشمکشهای آموزشی خانم و آقای اوبرین، پسر بزرگ خانواده، یعنی جک قرار گرفته است.
جک نوجوانی است که در این سن احتیاج به حمایت والدین و فراگیری یک روش و سبک زندگی برای خود دارد، اما مدام با آموزشهای متناقض و رفتارهای مناقشه برانگیز پدر و مادرش مواجه میشود. روایت فیلم از اینجا به چند سال جلوتر میرود. اکنون میبینیم که جک فردی میانسال با بازی شان پن است، که با همسرش رابطه خوبی ندارد و همچنین نمیتواند با وجوه صنعتی شهر محل زندگیاش و آسمانخراشها و همچنین همشهریان و هممحلهایهایش ارتباط مناسب انسانی برقرار کند. جک از آموزشهای متناقض در دوران کودکی خود رنج برده و تا میانسالی هم نتوانسته به سبک زندگی و نحوه کنش زیستی مناسب خود در جامعه دست پیدا کند. به همین دلیل شخصیتی به شدت منزوی دارد و از توانایی برقراری گفتوگو و دیالوگ با اطرافیانش ناتوان است.
به باور منتقدان «درخت زندگی» فیلمی درباره خانواده اوبرین نیست، بنابراین نباید آن را با درامهای معمول خانوادگی اشتباه گرفت. ترنس مالیک در «درخت زندگی» سعی کرده تا نظام اندیشهورزی خود درباره هستی انسانها در عصر جدید و تفکرات آنها درباره زندگی را در قالب یک خانواده متفاوت به تصویر بکشد. در این خانواده، پدر را میتوان نمادی از طبیعت تلقی کرد که بدیهای روزگار، زیبایی ذاتی و بصریاش را گرفته و به موجودی بدبین که همه چیز را سیاه میبیند تبدیل شده است. در نقطه مقابل او مادر خانواده نماد نجابت ذاتی طبیعت و زندگی است که علیرغم بدیهای روزگار هنوز سعی دارد تا زیباییهای ذاتیاش را حفظ کرده و به نسل بعدی انتقال بدهد. شخصیت جک نیز نماد انسانهای حیران و سرگشتهای است که در طبیعت بیکران رها شدهاند. جک شاید نمادی از تمام انسانهای عصر جدید باشد که به جای پایبندی و الزام فکری به خویشتن خویش و قوانین اخلاقی انسانی، سعی دارد با آن بجنگد یا از آن فرار کند.
ترنس مالیک بسیار گزیدهکار است و فیلمهای ساخته شده او به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد. در نظام هستیشناسی سینمای ترنس مالیک طبیعت نقش مهمی را بر عهده دارد و شاید هیچ کارگردانی به اندازه او تا این میزان به اهمیت طبیعت و ارتباط با آن صحه نگذاشته است. شاید این نوع نگاه او به طبیعت به سابقه فعالیتش در حوزه کشاورزی هم باز گردد. از دیگر آثار مهم مالیک میتوان به «زمینهای لم یزرع»، «روزهای بهشت»، «ترانه به ترانه»، «خط باریک سرخ»، «به سوی شگفتی» و «شوالیه جامها» اشاره کرد.