کانون گفت‌وگو برای گسترش و ترویج دیالوگ فعالیت می‌کند.

قضاوت مانع هر گونه ارتباط و گفت‌و‌گوی انسانی

فاطمه صدرعاملی، عضو هیئت مدیره کانون گفت‌وگو

مریم با فرزندش در آغوش از مسکن خود به سوی مردم می‌رود و از گوشه عزلت به جمع می‌پیوندد. به آهستگی و با وقار راه می‌پیماید و به مردم که در انتظار او بودند نزدیک می‌شود. علمای یهود و مردم کوچه وبازار با منظره‌ای باور ناکردنی مواجه می‌شوند و با یکدیگر آهسته صحبت می‌کنند که آیا این مریم است؟

و آیا مریم یک طفل در بغل دارد؟ نمی‌توانستند باور کنند و وقتی مطمئن شدند که مریم طفلی را در آغوش گرفته است قبل از هر چیز شروع به انتقاد می‌کنند و رفته رفته فراتر رفته به او تهمت می‌زنند که بچه از آن کیست و پدر او کدام است. مریم را ظاهر فریب می‌خوانند و به او طعنه بی‌عفتی می‌زنند.

نوع سخن گفتن علمای یهود و مردم در واقع یکطرفه و مونولوگ است. هیچ‌گونه احترام که یکی از اصول مسلم دیالوگ است برای مریم قائل نمی‌شوند و لحظه‌ای تأمل نمی‌کنند که بتوانند از حال واقعی مریم باخبر شوند. در تهمت و قضاوت شتاب دارند. قضاوت و شتاب نفی‌کننده هر گونه ارتباط و گفت‌و‌گوی انسانی است. لحظه‌ای ذهن ‌های متحجر شده خود را باز نمی‌کنند که مطلب دیگری غیر از پیش‌داوریشان به آن رسوخ کند. آماده نیستند در وضعیت یادگیرنده قرار گیرند و فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند. از صداقت بدورند و نمی‌توانند با انصاف جویای واقعیت شوند. بر خویش و اعمال و حرف‌ها و تهمت‌های خود که نثار مریم می‌کنند نظارت نمی‌کنند وحاضر نمی‌شوند افکار خود را موقتاً به تعلیق در آورند که شاید تهمت‌ها ناروا باشد. اینها همه نشان از رفتاری غیرگفت‌و‌گویی دارد. سیل خروشان تمهت‌ها و ناروایی‌ها مریم را تحت فشار قرار می‌دهد و طفل استیصال مادر را حس می‌کند و به بیان می‌آید.

خداوند به من کتاب آموخته است (بیان صادق واقعیت) مرا نبوت داده است (حمایت سازنده از موضع خود کردن) هرجا که باشم برکت خداوند همراه من است (بر خویشتن خویش ناظر بودن)، اومرا به نماز و زکات امر کرده است تا هروقت که زنده باشم (نوآوری و مردم محوری)، مأمورم با مادرم مهربانی کنم (اعلام و ابراز وظیفه)، جبار و تیره بخت نباشم (پیشداوری‌ها را کنار گذاشتن)، سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که از دنیا می‌روم و روزی که دوباره مبعوث می‌شوم (استقامت در راه بر پا نگهداشتن حق و استقامت درانجام گفت‌و‌گو با جمع).

در آغاز سال میلادی هستیم. هر سال تولد مسیح را جشن می‌گیریم. هر سال غلبه آگاهی بر جهل را و پیروزی صداقت بر تهمت را گرامی می‌داریم و هر سال غلبه کلام را بر گنگی گرامی می‌داریم و بر آن سریم که با توجه به تولد مسیح و گفت‌و‌گوهای پیرامون آن می‌توانیم بر تاریکی‌ها و برتک‌روی‌ها غلبه کنیم و گفت‌و‌گو و ارتباط سازنده داشته باشیم. امید که چنین باشد.

…………………

* یادداشت منتشر شده در روزنامۀ ایران با عنوان «فقدان دیالوگِ صلح محور» سه شنبه 1 بهمن 1398

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.