نویسنده کتاب «شوق گفتوگو» گپ را مقدمه گفتوگو میداند
راهنماهای کانون گفتوگو در جلسهای به جمعخوانی و بیان نکات خود درباره کتاب «شوق گفتوگو و گستردگی فرهنگ تکگویی در میان ایرانیان» پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون گفتوگو، جلسه جمعخوانی و گفتوگو درباره کتاب «شوق گفتوگو و گستردگی فرهنگ تکگویی در میان ایرانیان» نوشته حسن قاضی مرادی عصر شنبه ۱۱ آذر با حضور راهنماهای کانون گفتوگو برگزار شد. در این جلسه فاطمه صدرعاملی، پروین داعی پور، مهدی فرخیان، مینا باقری، ابوالحسن قندهاری، اکرم السادات میرغفاری، منصوره بنی هاشمی، نکات خود درباره این کتاب را مطرح کردند. همچنین بخشهایی از سخن حاضران به همسنجی میان مطالب کتاب با وضعیت فعلی جامعه اختصاص داشت. در ادامه سخنان مهم حاضران در این نشست درج شده است.
مهدی فرخیان: «شوق گفتوگو» بهترین اثر تالیفی در این حوزه است
این کتاب بهترین اثر تالیفی در حوزه گفتوگو است که به صورتی کاملا روشمند نوشته شده است. کتابهای دیگر در این حوزه بیشتر در پیرامون موضوع گفتوگو صحبت کرده تا آن را در ذهنیت مخاطب روشن کنند، در صورتی که قاضی مرادی در این کتاب مشخصا میگوید که گفتوگو چیست و چند مولفه دارد.
شاید برای تعدادی از دوستان راهنما فصلهایی از کتاب از جمله فصل تکگویی و فقدان پرسشگری کمی ناراحت کننده باشد، اما ما باید خوشحال باشیم که این کتاب به پرسشهای ما اضافه میکند و باعث میشود تا دست به پژوهشی تاریخی در تاریخ و فرهنگ کشور خودمان بزنیم.
مفاهیمی مانند «دین»، «آزادی» و… که در این کتاب مطرح شده واجد ویژگیهایی هستند که ممکن است باعث سوءبرداشت شوند. نویسنده محترم در این کتاب به این مفاهیم با عینک بدبینی نگاه کرده است. به نظر من نه کلیت دین بلکه صرفا یکسری از مولفههای آن است که ممکن است باعث تکگو شدن ما شود. به نظر میرسد نویسنده بین حقیقت دین و برداشت از دین خلط مبحث کرده است، اما میشود حدس زد که در روایت نویسنده منظور از دین، فهم از دین است.
پروین داعی پور: کتاب زمینههای عدم شکلگیری گفتوگو در ایران را به خوبی بررسی میکند
نویسنده در «شوق گفتوگو» میگوید که سنت تکگویی در پیشینه فرهنگی ایران رواج داشته و به گفتوگو توجهی نشده است. آیینها و سنتها در ایران نیز همه تکگویانه هستند. در این کتاب با یک نگاه و تحلیل سیاسی و اجتماعی دقیق از وضعیت ایران روبهرو هستیم. در دو فصل نخست این کتاب نویسنده به زیبایی به تحلیل علل رواج تکگویی در تاریخ و فرهنگ ایرانزمین نشسته است. مطالعه این کتاب برای راهنماهای گفتوگو میتواند بسیار سودمند باشد چرا که زمینههای تاریخی و اجتماعی عدم شکلگیری گفتوگو در ایران را به خوبی بررسی میکند.
نویسنده در این کتاب شعر را هم بنا به کلام میخاییل باختین نوعی از تکگویی میداند، البته شعر را نفی نکرده بلکه خودتجویزگری را از ویژگیهای آن میداند. ویژگیهای تکگویی را هم نویسنده در این کتاب به خوبی شرح داده است که برخی از آنها اشاره میکنم: تکگو همیشه فکر میکند که همه حقیقت پیش خودش است و همین نکته به اسارت تکگو در قفس حقایق از خودپنداشته میانجامد. نکته دوم در فقدان پرسشگری است و اینکه تکگو خودش را متفاوت از دیگری میداند. از نظر باختین تکگویی مدعی است که کلام آخر است و کلام آخر همیشه کلام سلطه است.
نویسنده درباره مشاجره نیز در این کتاب به خوبی توضیح داده است. به کلام او محور مشاجره تعارض و ستیز میان حقیقت و خطاست. یعنی هرچه «من» میگویم حق است و هرچه «دیگری» میگوید خطاست. همچنین نویسنده گفته است که تحمیل سکوت به «دیگری» اسباب موفقیت در مشاجره است. پرسیدن در مشاجره با دو هدف همسو انجام میشود؛ گیج کردن طرف مقابل و یافتن اشتباه در شیوه استدلال. به نظر من مناظرههای ریاست جمهوری که در اردیبهشت برگزار شد، کاملا مصداق عالی مشاجره بود که به نظام ضربه زد.
همچنین مطالب کتاب درباره گپ هم از نظر من فوق العاده است. به گفته نویسنده گپ را میتوان مقدمه گفتوگو دانست. به نظر من باید روی این موضوع فکر و در ادامه تجربه پردازی کرد. میتوان برای وارد شدن در گفتوگو از «گپ» گذشت.
ابوالحسن قندهاری: وظیفه ما راهنماهای کانون گفتوگو تبدیل گپ به گفتوگوست
در زمینه تکگویی این کتاب مباحث بسیار جالب و جذابی را ارائه میکند. جالب است که حتی نویسنده شعر را هم نوعی تکگویی میداند. یعنی هم اشعاری که نصحیت گونه و در نتیجه تجویزگرایانه باشند و هم اشعاری که شامل بیان احساسات شاعر هستند و خودبیانگری میکنند. در تکگویی چون نظریه دیگری را از پیش غلط میدانیم، گفتار او را آنچنان میشنویم که خودمان میخواهیم.
نویسنده به خوبی بیان کرده که شنوندگان تکگو آماده تجویزپذیری هستند و از سوی تکگو به آنها برچسب زده میشود و معمولا هم طرف مقابل این برچسب را پذیرا میشود.
درباره مبحث گپ در این کتاب تحلیل شده است. باید بگویم به نظر من وظیفه اصلی ما راهنماهای کانون گفتوگو تبدیل گپ به گفتوگوست، البته به شرطی که شرایط آن فراهم باشد. ما باید از گپها استقبال کنیم و مواظب تلنگرها در گپ باشیم تا بتوان از طریق آن تلنگرها گفتوگو را راه انداخت.
منصوره بنی هاشمی: با خواندن این کتاب متوجه شدم چرا منطقه ما استبدادخیز است
«شوق گفتوگو» کتاب مفیدی است و من با مطالعه این کتاب متوجه شدم که چرا منطقه ما استبدادخیز است. یکی از بخشهای مهم این کتاب «گپ در فرهنگ اجتماعی ایران» است. نویسنده گفته است که «گپ» نوعی از ارتباط کلامی است که در فرهنگ ایران بسیار رواج داشته است.
در گپ عموما هدف مشخصی وجود ندارد و یک محاوره صمیمانه است. در گپ حفظ رابطه صمیمی بین اهالی مهم است، اما در گفتوگو روشن شدن حقیقت اهمیت دارد. در گپ بررسیها سطحی است و لزوما یک موضوع مشترکی دنبال نمیشود تا طرفین به یک نتیجه مشترک برسند. گپ مشابهتها و تفاوتهایی با گفتوگو دارد، اما در نهایت ممکن است به گفتوگو نزدیک شود.
یکی از عواملی که باعث میشود سطح گپ بالاتر نرود، در عدم اعتماد اشخاص به همدیگر است. اولویت طرفین در گپ، گذران وقت است. البته به گفته آقای قاضی مرادی در این کتاب گپ با پرگویی تفاوت دارد. با این اوصاف میتوان با گپ، مهارتهای گفتوگو را تمرین کرد و حتی در این کتاب آمده است که با گپ میتوان به تمرین دموکراسی پرداخت.
نویسنده کتاب «شوق گفتوگو» میگوید که جامعه ما نیاز به «گپ آگاهانه» دارد تا سطح فرهنگ و دموکراسی بالاتر رفته و زمینه برای گفتوگو فراهم شود.
اکرم السادات میرغفاری: در نظام آموزشی دانش آموز هیچ نقشی ندارد و معلم فقط تکگویی میکند
در نظام آموزشی ما هم خودتجویزگری، تکگویی و آمریت موج میزند. دانش آموز هیچ نقشی در کلاس ندارد و معلم فقط تکگویی میکند. نظام آموزش سنتی ما بر همین مبناست.
درباره گپ هم در این کتاب مطالب خوبی بیان شده است، اما خود من از زمانی که با گفتوگو آشنا شدم و توانستم به رموز آن آگاهی پیدا کنم، دیگر در گپ زدن محتاط شدهام و مدام سعی میکنم که گفتوگو را هدفمند کنم.
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به کارتون ادامه
بدین