کانون گفت‌وگو برای گسترش و ترویج دیالوگ فعالیت می‌کند.

بزرگترین هنر انسان این است که یک «ناآشنا» را «آشنا» کند

رسولی‌پور در برنامه عصرانه گفت‌وگو گفت: بزرگترین هنر انسان این است که یک «ناآشنا» را «آشنا» کند، چرا که در این صورت دیگر شما تنها نیستید و ظرفیت‌هایتان بالاتر می‌رود.

دومین برنامه دیدار و پیاده‌روی اعضای کانون گفت‌وگو و دکتر رسول رسولی پور، مشاور شهردار و رئیس کارگروه اخلاق شهروندی شهر تهران، عصر پنجشنبه سی‌ام فروردین در بوستان گفت‌وگو برگزار شد.

حاضران پس از پیاده‌روی در میهمانی عصرانه ساختمان نگارستان شهر در محوطه بوستان گفت‌وگو حضور پیدا کردند. در این بخش از برنامه دکتر رسولی پور درباره تعریف مسئولیت‌پذیری در دوران امروز و نسبت آن با اخلاق شهروندی دقایقی را برای حاضران سخنرانی کرد و در ادامه اعضا درباره این موضوع به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

گزیده سخنان رئیس کارگروه اخلاق شهروندی شهر تهران در این برنامه را در ادامه می‌خوانید.

  • گاندی می‌گوید که بزرگترین حق بشر، تکلیف است. شاید این کلمه که از «کلفت» و «زحمت» می‌آید، کمی ثقیل باشد، به همین خاطر من اسم آن را «مسئولیت» می‌گذارم. مسئول بودن بزرگترین حقی است که انسان دارد. مسئول در قبال یک دیگری.
  • به عبارتی بزرگترین حقی که ما داریم این است که یک کسی را داشته باشیم و تنها نباشیم. حقمان نیست که تنها باشیم. از داستان حضرت آدم گرفته که حقش این بود که یکی را داشته باشد که حضرت حوا آفریده شد تا ما که باید دوستان خوبی داشته باشیم و تا می‌توانیم دایره دوستانمان را گسترش بدهیم. هرچه دایره دوستی ما گسترده‌تر باشد ما آدم‌تر هستیم.
  • اخلاق شهروندی بیان مسئولیتی است که من در قبال دیگری دارم. البته در این دوران به دلیل فضای مجازی ارتباطات انسانی ما کمتر شده و ما با ماشین بیشتر از انسان‌ها ارتباط داریم. وجه انسانی ما وجه دغدغه‌های ماست. یعنی ما در مقابل همدیگر باید یک حس و یا یک واکنش انسانی نشان دهیم.
  • ایموجی‌ها در فضای مجازی نمی‌توانند جای حس واقعی ما را بگیرند. حس اینکه کسی با من است، خود اهمیت به‌سزایی دارد. بوبر می‌گوید وقتی می‌خواهی با «دیگری» ارتباط برقرار کنی باید تمامیت تو با تمامیت او مواجه شود.
  •  امیدوارم این تمرین‌های گفت‌وگو ما را به این سمت ببرد که وقتی با هم حرف می‌زنیم خودسانسوری را به کناری بگذاریم. ما در گفت‌وگو نباید شخصیت علمی یا اجتماعی و سیاسی‌مان را به رخ دیگری بکشیم. این روش احیای «دیگری» است. فکر می‌کنید انبیا چگونه مرده را زنده می‌کردند؟ به همین صورت. ما اکنون مرده‌های متحرک هستیم، اگر کسی به ما این توجه را بدهد انگار ما را زنده کرده است. تمرین‌هایی که در کارگاه‌های گفت‌وگو ارائه می‌شود، همین نقش را دارد.
  • عادت بد دیگر ما این است که مدام به دنبال بهانه هستیم. تا می‌خواهیم بخندیم، می‌گوییم دل خنده کو؟ تا می‌خواهیم صحبت کنیم، می‌گوییم در این شرایط چه کسی دیگر حال صحبت کردن دارد؟
  • تمام زندگی ما در یک لحظه تعریف می‌شود. ما وقتی زنده‌ایم که آن لحظه زندگی را به تمام درک کنیم. باید از کوچکترین فرصت‌ها برای آشنایی با «دیگری» بهره برد. بزرگترین هنر انسان این است که یک «ناآشنا» را «آشنا» کند، چرا که در این صورت دیگر شما تنها نیستید و ظرفیت‌هایتان بالاتر می‌رود.
  • «شما» در آشنایی با دیگری تعریف می‌شوید و این لحظه بسیار شورانگیزی است. اینقدر هیجان انگیز است که خداهم از این تجربه دست بر نداشته و خود را محروم نکرده است. خدا هم یک «دیگری» به نام انسان آفریده است و با این آفریده خودش را نشان می‌دهد.
  • اخلاق شهروندی یعنی آشنایی با مسئولیت‌ ما در قبال «دیگری». سیدحسین نصر در کتاب «قلب اسلام» یک فصل درباره مسئولیت پذیری دارد. اساسا دین با مسئولیت پذیری تعریف می‌شود. اصولا تمام زندگی، اخلاق، دین و همه چیزهای دیگر ما در مسئولیت‌پذیری است. آدم غیرمسئول یعنی انسان بی‌دین، بی‌اخلاق و کلا غیرانسان.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.