گاهی پیش میآید که در جمع سخنی را میگوییم که همه بفهمند اطلاعات ما در این زمینه بیشتر از دیگران است. و ذهن خود را با جملههای نغز و کلام بزرگان و آخرین یافتههای علمی آماده نگاه میداریم تا در از آنها استفاده کنیم. ولی این به آن معنا نیست که لزوماً همۂ آنچه که میگوییم،قبول داریم. بلکه فقط میخواهیم در صحبتهای جمعی به اصطلاح کم نیآوریم و بگوییم که، “ما هم هستیم. ”
باید توجه کنیم که هویت ما فقط اطلاعات ذهن ما نیست. بلکه احساسها، باورها و خلاقیتهای ما شخصیت و هویت واقعی ما را میسازند.
ما گاهی اوقات از ابراز واقعی خود پرهیز میکنیم. سپس از اینکه فرصت آشکار کردن خود را هر چند اندک از دست دادهام، افسوس میخورم. به ویژه اگر مشاهده کنیم که دیگری نکتۂ خیلی ساده و پیش پا افتاده ای را با احساس بیان میکند و موجب شگفتی و تحسین دیگران میشود.
آیا از خود پرسیدهاید،چرا؟
• اگر نظرم را آنگونه که اولین بار در ذهنم خطور کرده بگویم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
• اگر آن را ابراز نکنم چه چیزی ممکن است از دست برود؟
پاسخ ها را با خود صادقانه در میان بگذارید.