اولین برنامه دیدار و پیادهروی اعضای کانون گفتوگو به همراه دکتر رسول رسولی پور، مشاور شهردار و رئیس کارگروه اخلاق شهروندی شهر تهران، عصر دوشنبه ۲۷ فروردین در بوستان گفتوگو برگزار شد. در برنامه عصرانه گفتوگو فاطمه صدرعاملی و پروین داعیپور از اعضای هیات مدیره کانون گفتوگو نیز در کنار راهنمایان کانون حضور داشتند. برای قاعدهمند بودن این پیادهروی دکتر فاطمه فرمانی، فیزیوتراپ نیز اعضا را همراهی میکرد.
پس از پیادهروی، حاضران برای دیالوگ و گفتوگو به ساختمان نگارستان شهر در محوطه بوستان گفتوگو رفتند. در این بخش از برنامه دکتر رسولیپور دقایقی درباره اهمیت دیالوگ و ارتباط آن با اخلاق شهروندی صحبت کرد و در ادامه حاضران به گفتوگو دراین باره پرداختند.
گزیده سخنان رئیس کارگروه اخلاق شهروندی شهر تهران در این برنامه را در ادامه میخوانید:
- بوستان گفتوگو در دوره ریاست جمهوری حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی برای رواج فرهنگ گفتوگو احداث شد. این بوستان طبیعت زیبایی دارد و برای انجام کارهای سمبلیک و نمادین بسیار مناسب است به نظرم رسید که ما در کنار کار نظری باید کارهایی از این دست را نیز انجام دهیم تا به عنوان الگو مورد استفاده قرار بگیرد.
- به نظرم رسید که برای این کار پیاده روی سبک و سادهای را انجام دهیم و بعد دور هم بنشینیم و درباره اخلاق شهروندی گفتوگو کنیم، البته پیش از هرچیز نیاز داریم تا خود دیالوگ و گفتوگو را یاد بگیریم و درباره آن گفتوگو کنیم. امیدوارم خانم پروین داعیپور و دوستانشان در کانون گفتوگو مهارتهای آن را به ما آموزش بدهند. همچنین امیدوارم این طرح پیادهروی از طریق شهرداریهای مناطق در میان همه مردم تهران گسترش پیدا کند.
- در سال ۱۹۸۴، who یا سازمان جهانی سلامت اعلام کرد که بیماریها سه دسته هستند: جسمانی، روانی و اجتماعی. در دهه اخیر اعلام شده که ۸۵ درصد بیماریها روانی و اجتماعی است. مهمترین دلیل این رخداد در اجتماعی زندگی نکردن ماست. در جمع هستیم اما اجتماعی زندگی نمیکنیم و به عبارتی در شهر هستیم اما شهروند نیستیم.
- این موضوع پروژهای است که درباره اخلاق شهروندی به من سپرده شد که در اصل اخلاق اجتماعی و اخلاق ارتباطی است. اگر در گذشته میشد که در منزل نشست و با مطالعه کتابهایی به شناخت خود رسید، امروزه برای این شناخت باید با «دیگری» قدم زد و چهره به چهره شد. شناخت «خود» در گروه شناخت و ارتباط با «دیگری» است.
- امروزه فیلسوفان معرفتشناسی میگویند که دانش فرآیندی بینالاذهانی است و در تبادل اطلاعاتی رخ میدهد. ما امروزه دانش فردی، حیات فردی و حتی هویت فردی نداریم. این مسائل باعث میشود تا ما بسیار جدیتر به اخلاق شهروندی توجه کنیم و مردم را به جایی ببریم که به این نکته فکر کنند که ارتباطشان با همسایه چگونه است؟
- در کلانشهری مثل تهران که تقریبا همه ما با همسایههای خود بیارتباط هستیم. همه درگیر فضای مجازی هستیم و زندگی ما نیز مجازی است. گویا ما عروسکهای طراحان اپها هستیم و این زندگی زندگی خودمان نیست.
- در این شرایط مغتنم است که به هر بهانهای دورهم جمع شویم و لحظاتی را به صورتی واقعی زندگی کنیم. مارتین بوبر اعتقاد داشت که زندگی واقعی در دیدار رخ میدهد. دیدن «دیگری» باعث توسعه وجود ما میشود. دیدار و دیدن توفیق بزرگی است.