تالیف: دیوید بوهم
گردآوری و تدوین: لی نیکول
مترجم: محمدعلی حسین نژاد
سال انتشار: 1381
نوبت چاپ: اول
شمارگان: 3100 نسخه
تعداد صفحات: 135 صفحه
قیمت: 1600 تومان
ناشر: دفتر پژوهشهای فرهنگی با همکاری مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها
معرفی کتاب
دیوید بوهم فیزیکدان مشهور انگلیسیِ آمریکاییالاصل است که نظریات مهمی در حوزه مکانیک کوانتومی داشت، اما در حیطه فلسفه ذهن و خودآگاهی نیز مباحثی را ارائه کرد. یکی از مهمترین مفاهیمی که توسط بوهم تئوریزه و شرح شد «دیالوگ» است. نظریههای بوهم درباره دیالوگ در جوامعی از جهان که تعارضات گروهی، طبقاتی و منازعات اجتماعی و فرهنگی در آنها بحرانهای شدید و غامض به وجود آورده، دستمایه گروههای بیشماری از افراد و جمعیتها که علاقهمند به خلاصی از آسیبهای چنین بحرانهای هستند، قرار گرفته است.
از نظر بوهم برقراری دیالوگ متکاملترین شیوه ارتباط انسان با دنیای درون و بیرون خویش به ویژه با همنوعانش از دیرباز تاکنون بوده و به عنوان یکی از قابلیتهای سعادت آفرین بشری محسوب شده و میشود. وی اعتقاد داشت که غفلت از دیالوگ ریشه بسیاری از منازعات بین افراد و جوامع و منشا پدید آمدن تعارضات، تناقضات و آشفتگیهای شکننده درونی انسانها بوده است.
لی نیکول نظریههای بوهم در کتاب درباره دیالوگ را در هفت فصل تدوین کرده که عناوین آنها به ترتیب عبارتند از: «درباره ارتباط»، «درباره دیالوگ»، «جوهره تفکر جمعی»، «مسئله و پارادوکس»، «درباره عامل مشاهده و موضوع مشاهده»، «تعلیق عمل، بدن و شناخت محرکه درونی» و «تفکر مشارکتی و نامحدود بودن».
فصل نخست کتاب درباره نگرش اولیه بوهم برای فرموله کردن مفهوم دیالوگ است و در آن به ویژه به تشریح حالتی میپردازد که در آن تیزبینی و حساسیت نسبت به «تشابهات و تفاوتها» وارد کار دانشمند و هنرمند و ارتباطات روزمره انسان میشود.
در فصل دوم فرآیند دیالوگ به صورت منطقی و جامع مرور شده و در ضمن به بحث درباره مواردی پرداخته میشود که عملا در مسیر آن مطرح میشوند. در فصل سوم کتاب بوهم به فراهم شدن مخزن یا «منبعی از دانش و معرفت» چه معرفت درونی و چه دانش بیرونی، در طب دوران تکامل بشری میپردازد. به اعتقاد بوهم بیشتر ادراکات ما از عالم، معانیای که به وقایع نسبت میدهیم و حسی که نسبت به هویت فردی خویش داریم، از همین مخزن ذخیرهها و دانستهها منشا میگیرند.
بوهم در فصل چهارم کتاب به این موضوع میپردازد که به هنگام فعالیت در بعد عملی و تکنیکی، ما از ابتدا به تعریف و مشخص کردن مسئلهای که میخواهیم با آن برخورد کنیم پرداخته و سپس راه حلی را برای رفع آن به کار میگیریم، اما در عرصه روابط طرح قضیه به صورت «مسئله»ای که نیازمند حل شدن است، موجب میشود تا ساختاری سرشار از تناقضات و تعارضات بنیادی به وجود آید.
بررسی سرشت آمیخته با تناقض تجربه درونی در فصل پنجم کتاب نیز ادامه پیدا میکند. در این فصل بوهم به پدیدهای با عنوان «ذات اصلی یا وجود مرکزی» اشاره میکند؛ «خویشتن یا نفسی» که هم نظارهگر خویش است و هم بر این اساس عمل میکند.
فصل ششم نیز کاوش دیگری است درباره جنبههای مختلف آگاهی که از قابلیت رفع پریشانی حاصل از سنگینی عقاید جمعی، شبهههای نابجا و توهم مربوط به مشاهدهگر و موضوع مشاهده برخوردارند. در نهایت فصل آخر کتاب به رابطه بین آنچه بوهم آن را «تفکر واقعنما» با «تفکر مشارکتجو» میخواند، میپردازد.