ضرورت نهادینه شدن فرهنگ گفت‌وگو در خانواده‌ها

دکتر افشین طباطبایی، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی

خانواده به ­عنوان یک نهاد اجتماعی، نقش مهمی در روند سعادت یا بدبختی حیات انسان دارد، اما به­ دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری به­ وجود آمد، نهاد خانواده هم بی‌­نصیب نماند و بعضا در بسیاری از موارد دچار تغییراتی شگرف در ساختار خود شد. درحقیقت صنعتی شدن جامعه بشری و پدیده­ مدرنیته، نهاد خانواده را در مواردی دستخوش دگرگونی ساخت. براساس مطالعات صورت گرفته در برخی از موارد این تغییرات منفی و در برخی دیگر مثبت ارزیابی شده است.

مشكل از این­جا آغاز می‌­شود كه اكثر قریب به اتفاق ما برای مهم­ترین كار جامعه­ بشری یعنی ارتباطی انسانی ( فرهنگ گفت‌وگو در خانواده) که وظیفه‌ای بر دوش زن و شوهر است اساسا هیچ آموزش و تعلیمی نمی‌­بینیم یا حتی خودمان را به زحمت نمی‌­اندازیم كه به دنبال كسب آن برویم. در حالی كه اگر قرار باشد یک حرفه­ صنعتی یا هنری یا ورزشی را بیاموزیم، باید در آن رشته سال­‌ها شاگردی كنیم، آموزش و تعلیم ببینیم تا تجربه­‌ای نسبی به دست آوریم.

همه ما در مسیر زندگی با مشکلات زیادی روبه‌رو می­‌شویم؛ مشکلات مالی، خانوادگی، شغلی، عاطفی و… ولی اگر تنگ نظری، نکته­ سنجی، بدبینی، استبداد رای، و دیگر صفات منفی در کانون خانواده حاکم باشد به همه­ اعضا آسیب وارد می­‌کند و به سرزنش، توهین، تحقیر و هتاکی به یکدیگر منجر می‌شود.

برای رفع هر مشکل و رسیدن به خواسته و نیازی که منافع شخصی و خانوادگی ما را در برداشته باشد، بهترین کار برای حل اختلاف، یافتن راه ­حل و یا رسیدن به توافق، چه در محیط‌­های خانوادگی، شغلی، اجتماعی و… سازوکار گفت‌وگو و مذاکره است، گرچه به نظر کاری سخت و مشکل برسد و نیاز به صبر و حوصله و تحمل و گذشت زیاد داشته باشد. ولی مهم این است که در مقایسه با راه­‌های دیگر در همه­ عرصه­‌ها کم هزینه‌تر است.

قدرت، نفوذ و تاثیر كلام بر هیچکس پوشیده نیست. همه‌ ما در مواجهه با دیگران سعی می‌کنیم آنچه مد نظر داریم را از طریق كلمات پی بگیریم و به نتیجه‌ مطلوب خود برسیم. فرهنگ گفت‌وگو در خانواده و کلا كلام اگر همراه با بینش و اندیشه‌ ژرف باشد، اقتدار پیدا می­‌کند و بر دیگران تاثیر واقع می­‌گذارد و اصولاً انسان‌ها تسلیم قدرت آن می‌شوند.

با کلام و ایجاد فرهنگ گفت‌وگو در خانواده می‌­توانیم روند رویدادها را تغییر دهیم، خواست درونی تعیین­ کننده­ افکار ماست، نه اتفاقات روزمره (البته بیشتر مواقع) وقتی به چیزی فکر می­‌کنیم در واقع آن ­را به فضای ذهن­مان دعوت کرده‌ایم (چه خوب، چه بد). هنگام سخن گفتن باید از قدرت کلام بهره­ کافی ببریم، یعنی با استفاده از کلمات امیدوار کننده در خود و اطرافیان شور و شوق ایجاد نماییم و روابط را تحکیم و راهی برای برون رفت از مشکلات بیابیم.

یادگیری مهارت‌های ارتباطی صحیحِ دوطرفه و سرشار کردن فضای زندگی از حسن تفاهم و نظر برای حل مسایل، راه‌گشای گذر از سختی‌های پیش­ روست. درجایی که ابراز حجم بالایی از احساسات ما، همانند خشم، نفرت، كینه، عشق، محبت، احترام و… در كلام و زبان خلاصه می‌شود. در اغلب موارد اگر احساس از طریق كلمات منتقل نشود، دیگران هرگز متوجه آن احساس به خصوص نمی‌شوند.

در اکثر خانواده‌­ها به علت عدم وجود فرهنگ گفت‌وگو در خانواده و ضعف آموزش و مهارت که از دوران کودکی به آن توجه کافی و لازم نمی‌شود، اغلب افراد چه زن و چه مرد در مواجهه با چالش‌های مختلف که در زندگی با آن روبه‌رو می‌شوند دچار استیصال شده، دست و پای خود را گم کرده، یا از روی ندانم کاری راه اشتباه رفته و به خشونت، قهر، تخریب، تضعیف و دیگر روش‌­های انفعالی روی می‌آورند. درحالی که تجربه بشری نشان داده هنگام رو در رو شدن انسان‌ها کاربردی­ترین و قدرتمندترین ابزار برای حل و فصل اختلافات، کدورت‌ها، بازکردن گره‌های عاطفی و احساسی، یافتن راه­ حل و امثالهم، گفت‌وگو و مذاکره است.

ایفای فرهنگ گفت‌وگو در خانواده و بهینه کردن کارکرد آن نه تنها برای بقای خانواده ضروری است بلکه در دراز مدت برای انسجام اجتماعی نیز ضرورت پیدا می‌کند. جنبه­‌های متعددی از زندگی در زمینه­‌های ارتباطات و آسیب­‌های اجتماعی، در خانواده‌ها رشد و پرورش پیدا می­‌کنند، یعنی طریق انتقال ارزش‌ها و هنجارهای صحیح به­ جامعه از نهاد خانواده­.

از سوی دیگر هجوم فرهنگ فرنگی یا به تعبیر درست؛ شبیخون فرهنگی، باعث گردیده نسل جوان خانواده‌ها و فرزندان نوجوان به از خود بیگانگی و دور شدن از یکدیگر روی آورند. که مخاطرات جدی بر پیکر خانواده وارد می­سازد. درنتیجه اگر با ادبیات برخواسته از فرهنگ ملی و دینی با پتانسیل خاص زمان به سراغ آن­ها نرویم وضعیت نابسامان این قشر جامعه ­ساز بیش از پیش به خطر خواهد ­افتاد، چرا که شاهد حضور و نفوذ روزافزون فرهنگ­‌های وارداتی غربی­ با لعاب‌های رنگارنگ بر جوان­‌هایمان هستیم.

پژوهش‌­ها نشان داده موثرترین روش برای تربیت و ارتقا سطح فکری نوجوانان و جوانان سوق دادن و عادت دادن آنان به مذاکره، گفت‌وگوهای عاری از تعصب و تحمل طرف مقابل است.

آموزش و یادگیری روش‌های گفت‌وگو و مذاکره در کانون خانواده بین والدین و فرزندان، بین زن و شوهرها، بین همکاران، بین آحاد افراد جامعه و استفاده از تمامی ظرفیت‌های ذهنی یکدیگر برای رسیدن به یک توافق و تفاهم در موارد مورد اختلاف دو جانبه یا چند جانبه امری ضروری برای یک جامعه پویاست. در حقیقت رویکرد گفت‌وگو و مذاکره در تعاملات اجتماعی نرخ بسیاری از معضلات را پایین می­آورد. آن چه مسلم است خیلی از افراد به واسطه­ عدم آشنایی با ادبیات گفت‌وگو و فنون مذاکره، هنگام بروز مشکلات در بیشتر موارد به سادگی در دام تقابل و رویارویی و حتی خشونت و پرخاش و دیگر روش‌های زورمدارانه والد درونی می‌افتند.

خانواده­‌ها نقش مهمی در فراهم ساختن زمینه‌­های رشد و پرورش فرزندان خود را دارند. والدین باید انگیزه­ از دست رفته­­ فرزندان را به آنان بازگردانند و آرامش و اطمینان خاطر را در ایشان به وجود آورند. کانون خانواده مجموعه‌ای است شامل زن، شوهر و فرزندان، موفقیت آن در گرو هماهنگی، همکاری و صمیمیت همه اعضا از مسیر گفت‌وگوست.

اگر بلد نیستیم بهتر است بیاموزیم و یاد بگیریم که چگونه مذاکره و گفت‌وگو کنیم تا توافقی مناسب به دست آوریم، چون بدینوسیله می­‌توانیم مشکلات و گرفتاری‌ها و معضلات ناهنجار زیادی را ساماندهی کنیم. دیر یا زود باید دست به این­کار بزنیم و فرهنگ مذاکره و گفت‌وگو را در جامعه­ خود ترویج نماییم، هیچ وقت برای آموزش دیر نیست.

………………………….

  • این یادداشت در سایت شخصی دکتر طباطبایی منتشر شده است.
افشین طباطباییخانوادهفرهنگ گفت‌ و گو
Comments (۰)
Add Comment