به گزارش پایگاه اطلاعرسانی کانون گفتوگو، مراسم بزرگداشت داریوش شایگان پنج شنبه ۷ تیر ۱۳۹۷ با حضور رضا داوری اردکانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، محمد صنعتی، علی دهباشی و مجید رجبی معمار در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
سخنرانان در مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر داریوش شایگان در خانه هنرمندان بر اهمیت توصیه دکتر شایگان به روی آوردن به گفتوگو و پرهیز از منطق کینهتوزی تاکید کردند. به باور سخنرانان تفکر دکتر شایگان نقطه اتصال فرهنگهای شرق و غرب بود.
شایگان دو دریای فرهنگ غرب و شرق را بهم متصل کرده بود
غلامحسین ابراهیمی دینانی در این مراسم گفت: انسان موجودی اندیشمند است. اندیشه همیشه به روی غیر گشوده است اما اندیشه در درون خود فرو بسته است. انسانها نیز دو دسته هستند باز و بسته. انسانهای بسته دلشان بسته میشود، از منظر قرآن این انسانها دلشان همچون سنگ میشود.
وی افزود: به راستی شایگان خودش مجمع البحرین بود که دو دریای فرهنگ غرب و شرق را بهم متصل کرده بود. انسان در تمام جهان یکی است و فرهنگها متفاوت هستند و فاصله فرهنگها فراتر از فاصله زمین تا آسمان است. چگونه میتوان فرهنگها را به یکدیگر نزدیک کرد. او در دو دریای فرهنگ غرب و شرق غوطهخورده بود و با تمام وجودش غرب و شرق را به درستی فهمیده بود.
دینانی با اشاره به این سخن که برخی تصور میکنند که انسانها زبان را میسازند گفت: متفکرین میگویند که این زبان است که انسان را میسازد. در تعریف آدم میگویند انسان ناطق. شایگان به زبانهای متعددی تسلط کامل ادبی و فلسفی داشت. او مکتبهای هنری غرب و شرق را به خوبی میشناخت.
این استاد حکمت و فلسفه با اشاره به سالهایی که با شایگان، هانری کربن، سیدحسن نصر و علامه طباطبایی در یک کلاس درس مینشستند گفت: این نشستها از اول غروب تا دو نیمه شب ادامه داشت. کربن مظهر فرهنگ غرب بود و فلسفه اسلامی اقیانوسی است که ابوعلی سینا و ملاصدرا دارد و در این جلسات اقیانوس غرب و شرق با هم یکی میشدند. من کمتر کسی را چون شایگان میشناسم که همزمان به فرهنگ غرب و شرق تسلط داشته باشد. کربن خیلی تلاش میکرد شرق و به ویژه تشیع را بشناسد اما ذاتش غربی بود اما شایگان به موازات هم شرقی و هم غربی بود.
او هرگز در پی تحمیل عقیدهاش نبود و نیازی به مونولوگ نداشت
در بخش دیگری از این مراسم محمد صنعتی با بیان این مطلب که برای من و بسیاری دیگر شایگان دوستی جایگزینناپذیر بود گفت: شایگان نمونه فرهیختهای است که در جامعه بحران زده ایران به آن نیاز فراوان داریم.
وی افزود: من با داریوش شایگان 10 سال پیش دوست شدم. فرصت دوستی در سن و سال من با چنین فردی کمیاب است. در جامعهای چون جامعه ما که ارتباط بین فرد و اجتماع رو به زوال است و دروغ و خودشیفتگی و ناایمنی جایگزین شده است. جامعهای اسطورهاندیش که در ستیز و تقابل با واقیعت بینی خرد ورزی و فرهیختگی است.
صنعتی ادامه داد: شایگان اندیشمندی فرهیخته بود که همواره در گفتوگوها و دیدارها خلاق بود آن هم به دور از فرهنگ تودهوار و خالی از جزمیتهای عقیده و ایدئولوژی. با او میشد ساعتها نشست و گپوگفتهای معناداری داشت. شایگان هرگز در پی تحمیل عقیدهاش نبود و نیازی به مونولوگ نداشت.
صنعتی با بیان این مطلب که شایگان در گفتوگو فضایی میآفرید که هرکسی بتواند در آن دیالوگی آموزنده، پربار و دلپذیر داشته باشد گفت: در آخرین دیداری که با شایگان داشتم او از مارسل پروست و کتاب خودش فانوس جادویی زمان گفت و اینکه پروست چگونه سالهای عمرش را وقف نوشتن «در جستوجوی زمان از دست رفته» کرد و آنگاه که جلد هفتم آن را به پایان رساند به فاصله کمی مرگ به سراغ او امد. این اتفاق هم خیلی زود پس از انتشار کتاب فانوس جادویی زمان برای شایگان افتاد.
نویسنده کتاب «زمان و نامیرایی در سینمای تارکوفسکی» ادامه داد: باید توصیه شایگان را بپذیریم که معتقد بود باید منطق کینهتوزی را کنار بگذاریم و به گفتوگو روی بیاوریم از تجربه دیگری سود ببریم.
شایگان معتقد بود در وضعیت پست مدرن فرهنگها کنار هم قرار میگیرند
دکتر رضا داوری اردکانی، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم در بخشی از سخنان خود اشاره کرد: شایگان در فرهنگ ما جایگاه یکهای دارد . او خود عنوان میکند که هرگز مادرم فارسی یاد نگرفت و پدرم هم هرگز فارسی حرف نزد. او به مدرسه فرانسویها رفت و زبان فرانسه یاد گرفت در نوجوانی به لندن رفت و پس از پایان دبیرستان برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت. او برخلاف خواست پدرش رشته تحصیلیاش را انتخاب کرد اما پدرش به نظر او احترام گذاشت.
وی افزود: در سال 1358 در تایلند از سوی یونسکو کنفرانس فلسفهای برگزار شد و من نیز آنجا سخنرانی داشتم. در این کنفرانس هر فردی که مرا میدید از من آدرس شایگان را میخواست و این برایم بسیار عجیب بود.
رضا داوری اردکانی ادامه داد: شایگان در جوانی شاعری را ترک کرد اما تا آخر عمر شاعر باقی ماند. او درک و شعوری شاعرانه داشت. شایگان پس از بازگشت به ایران زبان فارسی را خوب بلد نبود اما فقط یک سال وقت گذاشت و زبان فارسی را به خوبی فرا گرفت. نثر او بسیار شاعرانه و پخته است. شایگان درباره هویت مطالب درخشانی نوشته است. فیلسوف و شاعر ویژگی دارند که همواره جاهای تاریک را میبینند شایگان کسی بود که تمام این مناطق تاریک را دیده بود.
داوری با بیان این مطلب که شایگان نه به غرب و نه به شرق بلکه به حوزه پستمدرن تعلق داشت گفت: پست مدرنها دو دسته هستند خوشبین و بدبین. شایگان از جنس پستمدرنهای خوشبین بود. شایگان معتقد بود در وضعیت پست مدرن فرهنگها کنار هم قرار میگیرند و نسبت آنها توالی نیست. او به شدت از تجدد و ارزشهای آن دفاع میکرد، اما به نظر او تجدد نیاز به تحول و تعدیل داشت.