ایام دهه اول محرم است و مردم هم در حال و هوای غم و حزن و آیینهای این ایام. سال گذشته یادادشتی نوشتم و گفتم روزهای آیینی مانند نوروز یا عاشورا میتوانند «لحظات خلاق» و «لحظات اخلاق» هم باشند.
برای ما دانشگاهیان که در علوم انسانی فعالیت میکنیم این لحظات خلاق و اخلاق میتوانند مجالی برای کمک به جامعه و ایفای بخشی از رسالت و مسئولیت انسان مدار ما باشد. حضور ما در میان مردم و گفتوگوهایی که با آنها میکنیم میتواند اثرگذار و سودمند باشد.
همه ما این تجربه را کم و بیش داریم که مردم عادی گاه و بیگاه از ما میخواهند برای آنها صحبت کنیم. من معمولا روزهای تاسوعا و عاشورا را به روستای زادگاهم میروم. در این سالها همیشه مردم روستا بویژه نسل جوان و میانسال آن از من خواستهاند تا برای آنها درباره جامعه و فرهنگ و حتی پرسشهایی درباره دین صحبت کنم. شاید ما هم باید کم کم آماده شویم تا برای مردم عادی بیشتر صحبت کنیم و علوم انسانی را در خدمت هدفهای فرهنگی عامتر و با زبانی مناسب برای همه و همگان بیاموزیم و بکار ببریم.
در یکی از سالهای گذشته مردم روستا میپرسیدند ما چه نوحههایی را گوش دهیم؟ آنها به نوحههای صدا و سیما رغبت نداشتند و این نوحهها را تبلیغات سیاسی میدانستند. نوحههای سنتی روستای ما عموما جنبه اخلاقی داشت و درون مایه اغلب آنها آموزش و ترویج مهربانی، وفاداری، نیکوکاری، سخت کوشی، عدالتخواهی و احترام به هم نوع و ارزشهایی از این نوع بود. اما مردم روستا امروز نوحههایی را میشوند که مانند ترانههای پاپ پرهیجان و سیاسی و لذت گرا هستند اما کسی را به آرامش، مهربانی، گذشت، خوبی، انسان بودن، دست گیری از یکدیگر، مراقبت از طبیعت و ارزشهای عام اخلاقی و انسانی دعوت نمیکنند.
پدر من خدا بیامرز مداح بود، از آن مداحان سنتی که با لحنی حزن انگیز و ریتمی آرام نوحه میگفت. او نوحههایش «سنگین» بود. نسل قدیمیتر روستای من هنوز هم خواهان «نوحههای سنگین» هستند، اما واقعیت تلخ این است نوحههای امروزی واقعا «سبک» هستند!
گمان میکنم ما دانشگاهیان باید در این روزها بیشتر در میان مردم عادی حاضر شویم و با آنها صحبت کنیم تا هم از آنها بیاموزیم و هم شاید حرفی برای گفتن به آنها داشته باشیم و بگوییم.
جامعه امروز سخت نگران و حتی افسرده است. باید هر کس به اندازه تواناییاش کاری کند. شاید اکنون همان لحظه وجودی است که نور دانایی و بینایی علم انسانی باید در ما و دیگران بتابد و نشان خود را بیابد.